‏نمایش پست‌ها با برچسب کودک. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب کودک. نمایش همه پست‌ها

مجوزی برای بگیر و ببند زباله گردها نداریم

مدیرعامل سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران: با راهکارهای کوتاه مدت به جایی نمی رسیم

رکنا، اجتماعی؛ مدیرعامل سازمان مدیریت پسماند تهران، گفت: حرف سازمان پسماند در خصوص زباله گردی مشخص است. مگر ما اجازه یا وظیفه برخورد، با زباله گردی را داریم؟ تنها با اجرای طرح کاپ می توانیم کمک کنیم. باید بدانند که ، مادامی که، پسماند دارای ارزش در مخازن زباله وجود دارد، زباله گردی هم وجود دارد.

زباله گردی- پسماند/ به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا؛ زباله گردی به ویژه زباله گردی کودکان معضلی قدیمی است که با شیوع کووید 19، مباحث جدی تری را به خود معطوف کرد. بسیاری از افراد نگران ابتلای زباله گردها و گردش آنها در شهر بودند چراکه امکان ابتلای شهروندان دیگر را افزایش می داد.دقیقا درباره همین موضوع افرادی که نگران سلامت خود بودند با افرادی که دغدغه های انسانی داشتند، منافع مشترک پیدا کردند. در این اثنا گفته شد زباله گردی را حذف کنیم که واکنش منتقدین این بود مگر تا کنون قصد دیگری داشتیم؟ اما چطور باید این کار را انجام داد؟ این اواخر هم شهردار تهران دستور جلوگیری از زباله گردی کودکان و نوجوانان را داد که رسانه ها با اشتیاق “زباله گردی در تهران ممنوع شد” را تیتر کردند. منتهی این اقدام هم مورد نقد قرار گرفت. زیرا پیشتر هم نص قانون کار کودک را ممنوع کرده بود.

پس خانه همان خانه نخست شد؛ چگونه باید زباله گردی را حذف کنیم؟ این پرسش ابعاد گوناگونی دارد؛ حذف زباله گردی یعنی مقابله با افرادی که سود کلان از تفکیک و جمع آوری زباله می برند. اما مبارزه با این افراد و مناسبات آنها برعهده چه کسی یا چه ارگانی است؟
به عبارت بهتر، این امر از عهده که برمی آید؟
عمده افراد،نهایتا انگشت اتهام را به سوی سازمان پسماند دراز می کنند. اما سازمان پسماند بارها اعلام کرده که هیچ گاه مجوزی برای زباله گردی صادر نکرده است و فعالیت پیمانکاران تفکیک هم طبق قانون شهرداری زیرنظر مناطق صورت می گیرد. مسئولیت این سازمان نیز نظارت بر اجرای درست مسئولیت و ارائه راهکار برای حل مشکل است. شاهد مثال مسئولان سازمان پسماند در این خصوص هم ابلاغیه جدید شهردار تهران و خطاب قرار دادن شهرداران مناطق برای برخورد با پیمانکاران متخلف است.
با همه این اوصاف، راه حل پدیده زباله گردی چیست؟
برای واکاوی چگونگی مقابله زباله گردی با صدرالدین علیپور، مدیرعامل سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران گفتگو کردیم.

صدرالدین علیپور
مگر ما ضابط قضایی هستیم ؟

علیپور در پاسخ به چرایی حضور زباله گردها می گوید: پدیده زباله گردی را به شکل های مختلف می توان ریشه یابی کرد اما واقعیت این است تا زمانی که پسماند باارزش در مخازن زباله وجود دارد، امکان مقابله با زباله گردی نیست. از طرف دیگر، همه از سازمان پسماند انتظار برخورد با زباله گردی را دارند، اما مگر ما ضابط قضایی هستیم و اجازه دستگیری داریم؟ برخی هم ما را به خاطر تخلفات پیمانکاران مذمت می کنند که پیگیری این موضوع هم به شکل مستقیم مربوط به شهرداری های مناطق است.
سازمانی که هیچ اختیاری ندارد مجرم می شناسند!

مدیرعامل سازمان پسماند عنوان می کند: قطعا زباله گردی پدیده مذموم و دور از شان انسان هاست، زباله گردی کودکان هم حتما شکلی از کار کودک است. حالا سوال این است که آیا متولی برخورد با کار کودک و ساماندهی کودکان کار و به طور کلی برخورد با آسیب اجتماعی زباله گردی با سازمان پسماند است یا بهزیستی، دستگاه قضا و نیروی انتظامی؟ نباید در این میان سازمانی که هیچ اختیار و وظیفه قانونی ندارد را به عنوان مجرم اصلی معرفی کرد.
طرح کاپ تنها راه مقابله با زباله گردی

او با تاکید بر اینکه تنها راه مقابله با زباله گردی اجرای طرح کاپ است، بیان می کند: ما مسئولیت و مجوزی برای بگیر و ببند زباله گردها نداریم، اما باید برای حل مشکل موجود راهکار دهیم و پیگیری کنیم. راهکار سازمان پسماند این است که مخازن را مطابق با طرح کاپ، به مخازن خشک و تر تبدیل کنیم و مخازن خشک و قابل تفکیک را به داخل ساختمان ها ببریم. تحت این شرایط می توانیم پسماندهای خشک را از سرایدار، صاحبخانه (بطور کلی صاحب زباله) تحویل بگیریم و پول آنها را هم پرداخت کنیم.
علیپور در ادامه تاکید می کند: اجرای پایلوت این طرح در 4 منطقه شروع شده و ادامه آن نیازمند تامین بودجه است تا مخازن جداگانه پسماند تر و خشک، برای مناطق دیگر تامین شود. در صورتی که بودجه تامین شود، آمادگی داریم تا پایان سال 1400، کلیه مخازن فعلی موجود در سطح شهر تهران را با مخازن جداگانه جایگزین کنیم.
او اشاره می کند: غیر از اجرای طرح کاپ چاره دیگری برای مقابله با زباله گردی نداریم و اگر دنبال راهکارهای کوتاه مدت بگردیم، به هیج جا نخواهیم رسید. در واقع این موضوع هیچ راهکار کوتاه مدتی ندارد.
نیروی انتظامی سرشاخه زباله گردی ها را شناسایی کند

مدیرعامل سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران با بیان اینکه باید به دایره اختیارات سایر دستگاه ها هم در بحث زباله گردی توجه شود، بیان می کند: ما اعلام کردیم شهروندان در صورت مشاهده فرد زباله گرد به ویژه کودک زباله گرد با سامانه 137 تماس بگیرند. اما دوباره تاکید می کنم شهرداری نمی تواند اقدامی برای جلب زباله گردها بکند، تنها می تواند با نیروی انتظامی هماهنگ کند تا جلوگیری و برخوردهای قانونی انجام شود. نیروی انتظامی هم می تواند پیگیری کند که سرشاخه زباله گردی به چه کسانی می رسد.
پیمانکاران متخلف قراردادشان لغو می شود

او اشاره می کند: اگر سرشاخه هایی که از کودکان برای جمع آوری زباله استفاده می کنند از پیمانکاران شهرداری های مناطق باشند، قراردادشان لغو می شود.
علیپور در پاسخ به این پرسش که “شهروندان نگران آن هستند که جمع آوری کودکان از خیابان آنها را به کار در کارگاه های زیرزمینی سوق دهد. با توجه به اینکه این نگرانی واقعی است، چه باید کرد؟” پاسخ می دهد: اگر تمام دستگاه هایی که در این زمینه مسئول هستند، بویژه بهزیستی وظایف قانونی خود را انجام دهند، پازل حلّ مشکل زباله گردی (و از آن مهم تر کودکان زباله گرد) تکمیل می شود. باید توجه کنیم اگر زباله گردی را جمع کنیم، افراد حذف نمی شوند بلکه وارد یک حوزه دیگر می شوند. بنابراین اگر می خواهیم زباله گردی از شهر رخت بربندد، همه دستگاه ها (به طور خاص بهزیستی) باید مقید به انجام وظایف خود باشند. البته شواهد نشان می دهد اگر این موضوع اولویت و دغدغه اصلی سازمان های مسئول بود، ما شاهد فعالیت زباله گردها در تمام این سال ها نبودیم.

تنظیم لایحه‌ای برای مجازات پدر در صورت قتل فرزند

معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده با اشاره به طرح جدید این معاونت گفت: در مورد بازنگری مجازات پدر در صورت آسیب رساندن و قتل فرزند لایحه ای را تنظیم و ارایه کردیم.

به گزارش ایسنا، معصومه ابتکار در برنامه‌ای که به صورت ویدئو کنفرانسی به مناسبت روز دختر برگزار شد، با بیان اینکه یک بُعد فعالیتهای ما در ستاد ملی زن و خانواده بوده است، اظهار کرد: مصوبه ای را برای افزایش نشاط و ورزش دختران و زنان داشتیم، دلیل تهیه و تصویب این مصوبه این بود که در نشستی که با آموزش و پرورش در سال 96 داشتیم متوجه شدیم، درس ورزش ابتدایی از دروس مدارس دخترانه حذف شده که با وزارت آموزش و پرورش وارد رایزنی شدیم آنها نیز تایید کردند که اتفاق ناگواری در حدود 10سال پیش رخ داده و عملا درس ورزش برای دختران ارایه نمیشد. صحبت کردیم که به صورت فشرده آموزش هایی را برای معلمان ابتدایی داشته باشیم.

وی افزود: حدود 76 هزار معلم ابتدایی در تابستان سال تحصیلی 97 و 98 دوره دیدند. این معلمان آموزشهای لازم را برای ارایه درس تربیت بدنی برای دختران دیدند و درس تربیت بدنی به آموزش و پرورش دختران به مدارس ابتدایی برگشت.

معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده تاکید کرد: همچنین برای مناسب سازی فضای مدارس با آموزش و پرورش همکاری کردیم زیرا فضای مدارس در بسیاری از نقاط برای ورزش دختران مناسب نبود که بر روی این موضوع کار کردیم که با همکاری شوراها و شهرداریها مناسب سازی اتفاق بیفتد. همچنین یکسری اقدامات حقوقی برای بحث دختران انجام دادیم که مهمترین آن طرحی است که ازدواج زیر 13 سال را ممنوع کرده است.

وی گفت: برای بازنگری قانون مجازات آسیب رساندن پدر به فرزند و یا قتل وی، لایحه ای را تنظیم و ارایه کردیم. حمایت دولت و معاونت از لایحه حمایت از اطفال و نوجوانان باعث شد که این لایحه به تصویب برسد که پیگیر اجرای قانون از طریق وزارت کار و وزارت دادگستری هستیم. این لایحه بسیار مهم است، زیرا یکی از جمعیتهای هدف این قانون دختران است. همچنین کارگروه دختران فعالیت خوبی برای موضوع مهارتهای زندگی داشتند.

ابتکار در ادامه به طرح گفتگوی ملی خانواده اشاره کرد و گفت: طرح بزرگی را با آموزش و پرورش تحت عنوان گفتگوی ملی خانواده داریم که موضوع ارتباط و مهارتهای ارتباطی اعضای خانواده را مورد هدف قرار میدهد.

معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده در ادامه درباره سوالی درباره موضوع محتوای فرهنگی و اطلاعات و آموزشهای لازم افزود: طرح گفتگوی ملی خانواده به بحث مهارتهای ارتباطی و تقویت مهارتها در اعضای خانواده برمیگردد و روی این موضوع به طور خاص در استانها با تشکلها، بخشهای دانشگاهی، جوانان کار میکنیم و این موضوع هم جنبه آموزشی و هم جنبه مهارتی دارد و یک ارزیابی مشارکتی وضعیت خانواده را در 31 استان داشتیم که اطلاعات خوبی را بر روی پرتال معاونت قرار دادیم و اطلاعات خوبی در دسترس است. همچنین با آموزش و پرورش مجموعه ای را تحت عنوان مهارتهای زندگی تولید کردیم این مجموعه برای مهارتهای مختلف مورد نیاز جوانان است که هم برای دانش‌آموزان و هم دانشجویان قابل استفاده است. این طرح به مهارت های مختلف رفتاری فردی و ارتباطی باز می‌گردد که لازم است برای اینکه یک نفر بتواند موفق و سالم در زندگی خود رفتار کند و این نیز تدوین شده و در اختیار قرار دارد.

وی در بخش دیگری از صحبتهای خود تاکید کرد: تلاش شده علاوه بر استفاده از رسانه های مجازی با رسانه ملی در برنامه هایی مانند برنامه خانواده و شبکه سلامت اقدامات مشترکی انجام دهیم تا برنامه‌هایی تولید شود که هدف آن آگاه سازی خانواده یا جوانان و کودکان باشد.

ارجاع کودکان کار اتباع بیگانه به وزارت امور خارجه

مدیر کل بهزیستی استان تهران از ارجاع کودکان اتباع بیگانه به وزارت امور خارجه برای بازگرداندن آنها به کشورشان خبر داد.

امین شاهرخی در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم با اشاره به طرح ساماندهی و حمایت از کودکان کار و خیابانی اظهار کرد: این طرح در 3 فاز شناسایی، آگاه سازی و ساماندهی انجام خواهد شد که در واقع 2 فاز شناسایی و آگاه سازی آغاز شده است.

وی تصریح کرد: فرایند طرح ساماندهی کودکان کار و خیابانی بر اساس پروتکل‌های بهداشتی ابلاغ شده انجام می‌شود. همچنین در این طرح سازمان بهزیستی عجله‌ای ندارد چرا که بنا داریم بر اساس روش‌های علمی و مدون طرح را انجام دهیم.

شاهرخی به ارجاع کودکان اتباع بیگانه به وزارت امور خارجه برای بازگرداندن آنها به کشورشان اشاره کرد و افزود: بخش قابل توجهی از کودکان کار و خیابانی از کشورهای همسایه هستند که بر همین اساس و طبق هماهنگی‌های صورت گرفته این افراد به وزارت امورخارجه ارجاع داده خواهند شد.

مدیر کل بهزیستی استان تهران ادامه داد: در این طرح مکان‌های برای 3 گروه سنی زیر 6 سال، 6 تا 12 سال و 12 تا 18 سال برای پذیرش کودکان کار و خیابانی در نظر گرفته شده است. طرح جمع آوری و ساماندهی کودکان کار و خیابانی از یک ماه آینده کلید خواهد خورد.

بازداشت فردی که اقدام به آزار و تمسخر یک کودک کار کرده بود/ ویدئو

 خبرگزاری هرانا – امروز یکشنبه ۱۰ آذر، مدیرکل بهزیستی استان البرز از بازداشت فردی که اقدام به آزار و تمسخر یک کودک کار کرده بود خبر داد و گفت با توجه به شرایطی که این کودک زباله‌ گرد داشته است، وی فردا برای سپری کردن مداخلات روانی به سازمان بهزیستی تحویل داده خواهد شد. گفتنی است که بازداشت این فرد در پی انتشار ویدئویی در فضای مجازی صورت گرفته است که وی در آن کودکی را به سطل زباله شهری پرتاب میکند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از عصر ایران ، امروز یکشنبه ۱۰ آذرماه ۱۳۹۸، دادستانی البرز از بازداشت فردی که اقدام به آزار یک کودک کار کرده بود، خبر داد.
اسدالله حیدری، مدیرکل بهزیستی استان البرز ضمن اظهار تاسف از اقدام فرد جوانی که در یک ویدیو، یک کودک کار را به داخل سطل زباله انداخته بود، اعلام کرد: “بعد از انتشار این فیلم هنوز مشخص نبود که این اتفاق در کدام شهر صورت گرفته است. خوشبختانه دقایقی پس از انتشار این فیلم در فضای مجازی دادستانی البرز خبر از دستگیری و بازداشت فرد اشاره شده داد و هم اکنون نیز این جوان دستگیر شده است”.
مدیرکل بهزیستی استان البرز در پاسخ به این پرسش که آیا سازمان بهزیستی از این جوان شکایت خواهد کرد یا خیر، گفت: “با توجه به این که دادستانی به عنوان مدعی‌العموم ورود پیدا کرده است، دیگر نیازی به شکایت سازمان نیست و با توجه به شرایطی که این کودک زباله‌گرد داشته است، وی فردا برای سپری کردن مداخلات روانی به سازمان بهزیستی تحویل داده خواهد شد”.

حجاب اجباری؛ بازداشت دختری که روی ماشین پلیس نشست


خبرگزاری هرانا – دختری که در اعتراض به دخالت پلیس در پوشش وی، روی خودروی پلیس نشسته بود بازداشت شده است. نیروی انتظامی با اعلام این خبر گفته است تصویر منتشر شده مربوط به یکی از شهرهای آذربایجان غربی است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، نیروی انتظامی در واکنش به انتشار تصویر دختری که روی خودروی پلیس نشسته است اعلام کرد: تصویر مورد نظر مربوط به یکی از شهرهای آذربایجان غربی است. این شهروند خانم در واکنش به تذکر پلیس این اقدام را کرد که بلافاصله توسط ماموران بازداشت شد.

اخیرا در شبکه های اجتماعی تصویری منتشر شده که در آن دختری روی خودروی پلیس نشسته است.
لازم به ذکر است کارگروه مشترک دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی در تیرماه امسال بخشنامه ای در خصوص تبلیغ حجاب و پیشگیری و برخورد با هر گونه الگوی پوشش مغایر با معیارهای جمهوری اسلامی تدوین کرده و به عنوان برنامه و راهکار به همه نهادهای قضایی، امنیتی، اجرایی و فرهنگی و آموزشی ارسال کرده بود. نسخه پیشنهادی بروز شده این بخشنامه ۲۶ صفحه ای در اختیار هرانا قرار گرفته است که چکیده ای از آن پیشتر در گزارشی منتشر شده بود. متن کامل بخشنامه را نیز می توانید در همان گزارش به صورت پی دی اف دریافت کنید.

آشخانه؛ یک دانش آموز در پی تنبیه بدنی راهی بیمارستان شد

خبرگزاری هرانا – یک دانش آموز در شهر آشخانه به دلیل تنبیه بدنی توسط سرپرست خوابگاه بیهوش شده و راهی بیمارستان شد. بهمن صفرپور، مدیر آموزش و پرورش مانه و سلمقان گفت که این ماجرا اواسط هفته پیش روی داد و به علت شدت ضربه وارده، این دانش آموز دچار سرگیجه شد و سرپرست خوابگاه او را به بیمارستان پورسینای شهر آشخانه منتقل کرد. مطابق ماده ۷۷ آیین نامه انضباطی مدارس، اعمال هر گونه تنبیه دیگر از قبیل اهانت، تنبیه بدنی و تعیین تکالیف درسی جهت تنبیه ممنوع است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا،  دانش آموز بر اثر ضربه وارده، بیهوش شده و به بیمارستان پورسینای شهر آشخانه منتقل شد.
حال این دانش آموز مساعد گزارش شده است و تاکنون خانواده وی شکایتی از سرپرست خوابگاه نکرده‌اند. بهمن صفرپور افزود: ” هم‌اینک حال این دانش آموز، که یک شب را در بیمارستان بستری بوده، خوب و مساعد است و البته خانواده وی هیچ شکایتی از این سرپرست خاطی خوابگاه نکرده‌اند.”
وی ادامه داد: “هر چند این حادثه شاکی ندارد اما آموزش و پروش تخلف این سرپرست خوابگاه را مورد رسیدگی قرار داده و در صورت نیاز، او را از مسئولیت سرپرستی خوابگاه عزل خواهد کرد.”
بنا بر این گزارش، دانش‌آموز پس از ضربه وارده بیهوش شده است. اما مدیر آموزش و پروش مانه و سملقان این مساله را تکذیب می‌کند.
لازم به ذکر است که مطابق ماده ۷۷ آیین نامه انضباطی مدارس، اعمال هر گونه تنبیه دیگر از قبیل اهانت، تنبیه بدنی و تعیین تکالیف درسی جهت تنبیه ممنوع است

کودک همسری؛ عقد دختر ۱۰ ساله در سیاه منصور دزفول


خبرگزاری هرانا – یک کودک ۱۰ ساله در شهر سیاه منصور از توابع شهرستان دزفول به عقد یکی از اهالی عشیره خود درآمده است. این دختر که “فاطمه” نام دارد پیش از این مقطع سوم ابتدایی را در یکی از مدارس عشایری این شهر پشت سر گذاشته و هم اکنون از تحصیل نیز بازمانده است. آسیب‌های جسمی و روانی ناشی از کودک همسری ضربات جبران ناپذیری را بر روی زندگی دختران به‌ویژه بارداری‌های زیر ۱۸ سال، مرگ‌ومیر مادران، افسردگی، و بعضاً اقدام به خودکشی در کنار آسیب‌هایی مانند طلاق بازماندن از تحصیل و پایداری چرخه فقر فرهنگی و اقتصادی است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، یک کودک ۱۰ ساله در شهر سیاه منصور از توابع شهرستان دزفول به عقد یکی از اهالی عشیره خود درآمده است.

به گفته یکی از نزدیکان خانواده این کودک، فاطمه ۱۰ ساله پیشتر کلاس سوم ابتدایی را در دبستان عشایری مدرس سپری کرده، هم اکنون به صورت سنتی به عقد یکی از اهالی عشیره خود درآمده و از ادامه تحصیل نیز باز مانده است.

به گفته وی، عشایر این منطقه غالبا به صورت ثبتی عقد نکرده و با خواندن خطبه عقد به روش سنتی ازدواج می کنند و فردی که فاطمه به همین روش به عقد وی در آمده نیز حدود ۸ سال از او بزرگتر است.
لازم به ذکر است اوایل ماه جاری ویدئوی منتسب به مراسم “عقد موقت” کودک ۹ ساله و پسر ۳۰ ساله در شهرستان بهمئی در شبکه های اجتماعی منتشر و با واکنش بسیاری همراه شده بود. با بالا گرفتن واکنش ها  رئیس دادگستری استان کهگیلویه و بویر احمد از ابطال “عقد موقت” این کودک خبر داده و گفته بود که “این افراد می توانند با اخذ مجوز از دادگاه به صورت رسمی ازدواج کنند”. وی همچنین مدعی شده است که پسر ۳۰ ساله، پدر کودک ۹ ساله و عاقد در این خصوص مرتکب جرم شده و جهت برخورد قضایی به دادسرای عمومی و انقلاب این شهرستان و دادسرای ویژه روحانیت معرفی شده اند.

لازم به یادآوری است که پیشتر علی کاظمی، مشاور معاون حقوقی قوه قضائیه با اشاره به ازدواج ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار کودک در یک سال، گفت که این‌ها به طور رسمی ازدواج کرده‌اند، اما مشکل عمده ما افرادی هستند که خارج از فرآیند رسمی ازدواج می‌کنند. دی ماه سال گذشته کمیسیون حقوقی قضایی مجلس طرح ممنوعیت کودک-همسری را رد کرد. علاوه بر صدمات شدید جسمی و روحی یکی دیگر از عواقب ازدواج کودکان مواجه شدن با پدیده طلاق در این سنین است.

ازدواج کودکان یا کودک همسری در ایران در سال‌های اخیر روز به افزایش است. فعالان حقوق کودک می‌گویند این پدیده در آینده بر سلامت خانواده‌های ایرانی تاثیر منفی خواهد گذاشت.
آمار بالای ازدواج کودکانی که پیش از رسیدن به بلوغ فکری و ذهنی ازدواج می‌کنند از گستردگی این پدیده در ایران حکایت دارد. سن ازدواج در ایران بر مبنای “بلوغ جنسی” تعیین شده در حالی که به گفته کارشناسان، بلوغ جنسی تنها بخشی از ابعاد بلوغ  کامل انسان است. رشد، آگاهی، آموزش و آزادی در انتخاب، اساسی‌ترین و انسانی ترین شروط برای تشکیل خانواده است.
آسیب‌های جسمی و روانی ناشی از کودک همسری ضربات جبران ناپذیری را بر روی زندگی دختران به‌ویژه بارداری‌های زیر ۱۸ سال، مرگ‌ومیر مادران، افسردگی، و بعضاً اقدام به خودکشی در کنار آسیب‌هایی مانند طلاق بازماندن از تحصیل و پایداری چرخه فقر فرهنگی و اقتصادی است.

بر اساس آمار منتشر شده بالغ بر ۹۵ هزار مورد طلاق زنان زیر ۱۹ سال در فاصله سال‌های ۹۰ تا ۹۴ ثبت شده که حدود ۵ هزار و ۷۶۰ مورد از این طلاق‌ها مربوط به ازدواج‌هایی است که سن زوجین کمتر از ۱۵ سال است.

کودک آزاری؛ پسر ۹ ساله در پی آزار جسمی به بیمارستان منتقل شد

خبرگزاری هرانا – یک پسر ۹ ساله در شهرستان کازرون که توسط مادرش به یک چاه ۸ متری انداخته شده و مورد آزار جسمی قرار گرفته بود، به بیمارستان منتقل و تحت درمان قرار گرفت. معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان فارس از بازداشت مادر این کودک آزاردیده خبر داده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از فارس، مادری که در اطراف شهرستان کازرون پسر بچه ۹ ساله خود را به داخل یک چاه انداخته بود توسط ماموران انتظامی شناسایی، دستگیر و تحویل مراجع قضایی شد.
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان فارس در این باره گفت:‌ “اول مهرماه جاری، ماموران انتظامی خبری مبنی بر مفقودی یک کودک ۹ ساله در یکی از روستاهای توابع شهرستان کازرون دریافت کردند و موضوع را در دستور کار خود قرار دادند”.
کاووس محمدی، افزود: “با انجام اقدامات اطلاعاتی و پلیسی گسترده در نهایت ماموران به مادر این کودک که مفقودی او را اعلام کرده بود مظنون و تحقیقات خود را در این باره آغاز کردند”.
وی اضافه کرد: “در تحقیقات تکمیلی و بازجویی های صورت گرفته مادر این کودک به جرم خود اقرار و اعلام کرد کودک خود را به دلیل شیطنت و اذیت کردن در چاه انداخته است”.
وی با بیان اینکه کودک ۹ ساله در چاه پیدا شد افزود: “با تلاش ماموران نیروی انتظامی و عوامل امدادی، کودک زنده از چاه هشت متری بیرون آورده شد و به بیمارستان اعزام و در آنجا بستری و تحت درمان قرارگرفت”.
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی فارس گفت: “مادر این کودک با تشکیل پرونده به مرجع قضایی معرفی و با صدور قرار از آن طریق روانه زندان شد”.
شهرستان کازرون در فاصله ۱۲۰ کیلومتری شیراز واقع شده است.

لازم به یادآوری است که در بهمن ماه ۹۷، حبیب الله مسعودی فرید، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی کشور گفته بود که طی سال گذشته حدود یک میلیون تماس با اورژانس اجتماعی ۱۲۳ از سوی مردم گرفته شده که از این میان حدود ۱۱ هزار تماس در ارتباط با کودک آزادی بوده است.

تجاوز ناپدری به دختربچه ۱۱ ساله در تهران

خبرگزاری هرانا – روز گذشته، ناپدری متهم به آزار جنسی دختربچه ۱۱ ساله که ماه گذشته در پی شکایت مادر کودک بازداشت شده بود، در شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری تهران محاکمه شد. علیرغم اعترافات اولیه متهم و تایید پزشکی قانونی مبنی بر مورد آزار جنسی قرار گرفتن این کودک، وی در جلسه دادگاه از اقرار به تجاوز اجتناب کرد. مادر مهسا با توصیف وضعیت وخیم روانی فرزندش گفت: این ماجرا تأثیر بدی بر روحیه دخترم  گذاشته و  دیگر قادر نیست به خوبی درس بخواند، به افسردگی و شب ادراری مبتلا شده و مدام گریه می‌کند. آن قدر روحیه مهسا بد است که  نتوانسته در دادگاه حاضر شود. من از محسن شکایت دارم و برایش اشد مجازات را می خواهم.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از روزنامه خراسان، دیروز چهارشنبه ۳ مهرماه ۱۳۹۸، ناپدری متهم به آزار جنسی دختر ۱۱ ساله اش مهسا، در شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران مورد محاکمه قرار گرفت.
رسیدگی به این پرونده یک ماه پیش به دنبال شکایت مادر این کودک در دستور کار پلیس قرار گرفته و کودک به پزشکی قانونی معرفی شد. وقتی کارشناسان پزشکی قانونی اعلام کردند مهسا مورد آزار قرار گرفته است، محسن، پدرخوانده وی بازداشت شده و به جرمش اعتراف کرد.
مادر مهسا در این جلسه گفت: “چند سال قبل به خاطر اعتیاد همسر اولم از او جدا شدم و سرپرستی مهسا را به عهده گرفتم. یک سال و نیم است که دوباره ازدواج کرده‌ام. شوهرم سر کار نمی رود و مرد بدخلقی است اما من همه سختی های زندگی را تحمل کرده‌ام و همراه دخترم مهسا در خانه محسن زندگی می کردیم. مدتی بود که متوجه شدم دخترم به افسردگی  مبتلا شده است. وقتی با او  صحبت کردم، حرف های تکان دهنده ای زد. دخترم  می‌گفت چند بار محسن در غیاب من او را آزار داده است”.
وی ادامه داد:” مدتی پیش متوجه  رفتارهای عجیب دخترم شدم. او دیگر  حاضر نبود حتی برای لحظه ای با پدرخوانده اش در خانه تنها بماند. وقتی با او صحبت کردم، به من گفت چند بار شوهرم در غیاب من او را آزار داده است. مهسا می گفت وقتی من به خرید یا حمام می رفتم محسن سراغ او می رفت و با تهدید، او را آزار می داد. اول حرف های دخترم را باور نکردم اما از حالت روحی او متوجه شدم که حقیقت را می‌گوید. این ماجرا تأثیر بدی بر روحیه دخترم گذاشته است و  او دیگر قادر نیست به خوبی درس بخواند، به افسردگی و شب ادراری مبتلا شده و مدام گریه می‌کند. آن قدر روحیه مهسا بد است که  نتوانسته در دادگاه حاضر شود. من از محسن شکایت دارم و برایش اشد مجازات را می خواهم”.
بر اساس این گزارش، متهم با وجود این که در مراحل اولیه به جرم خود اعتراف کرده بود، در جلسه دادگاه جرمش را انکار کرد.
لازم به ذکر است در ادبیات عرفی رسانه های دارای مجوز از کلمه آزار و اذیت برای اشاره به تجاوز و اشکال مختلف آسیب های جنسی استفاده می شود.

لازم به یادآوری است که در بهمن ماه ۹۷، حبیب الله مسعودی فرید، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی کشور گفته بود که طی سال گذشته حدود یک میلیون تماس با اورژانس اجتماعی ۱۲۳ از سوی مردم گرفته شده که از این میان حدود ۱۱ هزار تماس در ارتباط با کودک آزادی بوده است.

روایت دو کودک مجرم از سال های در انتظار اعدام

خبرگزاری هرانا – مجید، کودک مجرمی که از سن ۱۶ سالگی به اتهام “قتل” سالها در خطر اعدام قرار داشت از سختی ۷ سالی می گوید که در کانون اصلاح و تربیت و در زندان در انتظار مرگ بوده است. علی، کودک مجرمی دیگر که در سن ۱۷ سالگی و به اتهام “قتل” بازداشت و ۴ سال و ۸ ماه از عمر خود را در کانون اصلاح و تربیت و در زندان سپری کرده است. وی که نهایتا با پرداخت دیه و کسب رضایت اولیای دم آزاد شده نیز از فشار مضاعف مجازات خود در دوران حبس می گوید. این مجازات مضاعف، موضوعی است که بسیاری از وکلا و فعالان حقوق بشر بر آن توافق دارند، مونیکا نادی وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر نیز بر این باور است که بچه‌ها یک مجازات اضافی را تجربه می‌کنند که شاید با جرم آنها متناسب نباشد، این کودکان قطعا در شرایطی پراسترس حتی نسبت به فردای خود اطمینان ندارند و حتی پس از بخشوده شدن دچار آسیب دیدگی روحی می شوند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل از انصاف نیوز، نوجوانان زیادی بودند که در یک درگیری کودکانه و با همان هیجانات خام کودکی عنان خود را از دست دادند و جانی را بی‌جان کردند، کودکانی که قربانی شرایط نامناسب و آموزش‌های ناکافی بودند و هستند اما قانون طبق ذات خود به علت‌های این معلول هیچ توجهی ندارد. جرم کودک هم یکی از همان مواردی است که همیشه دارای زمینه‌هایی است؛ برای مثال برای بروز چنین خشمی در یک نوجوان زمینه‌هایی وجود داشته اما جدا از اینکه به این موارد توجهی نمی‌شود، در موضوع اعدام کودکان، کودک به دلیل سن زیر ۱۸ سال مجازاتی مضاعف را متحمل می‌شود و بعد از چند سال حضور در کانون اصلاح و تربیت تازه به زندان منتقل می‌شود.
این مجازات مضاعف، موضوعی است که بسیاری از وکلا و فعالان حقوق بشر بر آن توافق دارند، مونیکا نادی وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر هم بر این باور است که بچه‌ها یک مجازات اضافی را تجربه می‌کنند که شاید با جرم آنها متناسب نباشد، این کودکان قطعا در شرایطی پراسترس حتی نسبت به فردای خود اطمینان ندارند، نادی همچنین به موضوع آسیب روحی کودک بعد از بخشیده شدن هم اشاره کرد و گفت: «اگر به فرض بخشیده هم شوند، آسیب‌های خیلی زیادی را متحمل می‌شوند. باید ظرفیت ماده‌ی ۹۱ قانون مجازات اسلامی بیشتر مورد استفاده قرار بگیرد و ما به این ایده‌آل برسیم که افراد زیر ۱۸ سال بابت ارتکاب جرایمشان محکوم به قصاص نشوند و مجازات متناسب و  بازدارنده‌ برای آنها لحاظ شود.
مطهره ناظری وکیل و فعال حقوق کودک با انتقاد به ماده‌ی ۹۱ قانون مجازات اسلامی بر این نظر است که اجرای حکم قصاص و اعدام، در مورد افراد زیر ۱۸ سال، مشروط به احراز شرایطی چون رشد عقلی در زمان وقوع جرم است و کوچک‌ترین شبهه در تشخیص رشد عقلی، مجازات به قصاص و اعدام را منتفی می‌کند.
گفت‌وگوی کامل انصاف نیوز با مطهره ناظری، مونیکا نادی و دو جوان که یکی با تلاش‌های جمعیت امام علی بخشیده شده و دیگری در حال جمع‌آوری دیه است را می‌خوانید:

«شاید اگر کمک کنم، عذاب وجدانم کمتر شود»

صدای لرزانی دارد، حتی لحنش وقتی از پشت خطوط تلفن زندان حرف می‌‌زند، نشان پشیمانی آشکار دارد، مجید در نوجوانی مرتکب قتل یکی از «بچه‌ محل‌های» خود می‌شود، ماجرا از همان داستان همیشگی در محلات پرمعضل شروع می‌شود، یکی از پسرها پشت سر او چیزی گفته و حالا باید باهم رو در رو شوند، اما چاقوی مجید همین ماجرای کودکانه را طوری رقم می‌زند که از نوجوانی تا حالا که ۲۳ سال دارد، در زندان مانده است و هفت سالی است که بین مرگ و زندگی نفس می‌کشد.
مجید بین حرف‌های خودش گاه سکوتی طولانی می‌کند و با صدایی آرام‌تر از قبل موضوع جدیدی را شروع می‌کند، گویی ناامیدی و پشیمانی راه گلویش را می‌بندد، از ماجرای روز حادثه زود گذر می‌کند اما مختصر می‌گوید: «اون روز خیلی زیادی طول کشید، تموم نمی‌شد، بعدحادثه از یه طرف به خونواده‌ی شاکی فکر می‌کردم از یه طرفم به خونواده‌ی خودم، به خودم. می‌گفتم الان من زنده‌ام و با خونوادم حرف می‌زنم ولی مادر شاکی دیگه با بچه‌اش نمی‌تونه حرف بزنه، یه عذاب وجدان شدید که هنوزم همونقدر شدیده…»
صدای نفس کشیدن عمیقش از پشت تلفن شنیده می‌شود، بعد از چند ثانیه سکوت ادامه می‌دهد: «دیگه کاریش نمی‌شه کرد، همیشه فکر می‌کردم کسی که قتل می‌کنه باید آدم عجیب، ترسناک یا قوی‌ای باشه، اما به خودم اومدم دیدم نه بابا منم می‌تونم.»
بدون مقدمه از جبران و عذاب وجدان می‌گوید: «شاید اگه به آدمایی مثل خودم کمک کنم این عذاب وجدانم کم‌تر بشه ولی گرفتن جون یه آدم رو فکر نکنم هیچ جوره بشه جبران کرد. کانون که اومدم به گذشته و اشتباهام خیلی فکر کردم، وقتی کانون بودم حس روحی بدی داشتم، گوشه‌گیر و آروم شدم، آخه همه چیز رو خراب کرده بودم.
وقتی به کانون رفتم دوری خانواده خیلی بیشتر اذیتم کرد چون بعد از جدایی من با خونواده رابطه خیلی گرم‌تر شد، بچه بودم خیلی چیزها رو نمی‌فهمیدم  ولی وقتی اینجا اومدم فهمیدم بزرگ‌ترین پشتوانه‌ام خانواده بوده و هست، می‌دونم اگه بیام بیرون رابطه‌ام با خونوادم خیلی بهتر از قبل می‌شه، اگه یه کم صبر یا گذشت داشتم این اتفاق نمی‌افتاد، موقعی پشیمون شدم که دیر بود.»
سکوت چند ثانیه‌ای این پسر جوان را می‌شکنم و به تصویری که از آینده چه در زمان حضورش در کانون اصلاح و تربیت و چه حالا که در زندان است، اشاره می‌کنم، می‌گوید: «اون موقع که هیچ امیدی به آزادی نداشتیم، می‌گفتم یا رفتنی هستم یا موندنی، اگه رفتنی هستیم پس توبه کنم، کار خوب انجام بدم تا اون دنیا کم‌تر عذاب ببینم، اگر موندنی باشم درست ادامه میدم.
اون موقع اصلا فکر نمی‌کردم خلاص شم ولی الان چون یه احتمالایی هست که آزاد شم، خیلی فکر می‌کنم بعد آزادی چه کارایی انجام بدم، گذشته رو حتما جبران می‌کنم، دست چند نفر رو هم می‌گیرم که همچین اتفاقایی برای اونا نیوفته.»
حالا قرار است مجید با کمک جمعیت امام علی در طرح طفلان مسلم از زندان آزاد شود، از برنامه‌ی زمان آزادی با انرژی و حرارت حرف می‌زند و مشخص است جبران گذشته را در اولویت تمام‌ کارهایش گذاشته و می‌گوید: «اگه از زندان بیرون بیام برنامه‌ریزی زیاد دارم، اول اینکه می‌خوام گذشته‌ رو جبران کنم، با بچه‌هایی که اون موقع رفیق بودم صحبت کنم، از تجربه‌هام بهشون بگم، بهشون اینو یاد بدم که توی انتخاب دوست باید خیلی دقت داشته باشند، یعنی از صفر شروع می‌کنم.»

«خانواده‌ام تراکت پخش می‌کردند تا آزادم کنند»

علی ۱۷ سال داشت که به دفاع از پدرش با چاقو مرتکب قتل شد و یک سال کانون اصلاح و تربیت و چهار سال را در زندان گذراند، در این مدت نصف موهای این پسر بیست و یکی، دو ساله یا سفید می‌شود و یا می‌ریزد.
با چاقو به سمت مقتول می‌رود ولی از بد حادثه پاهایش به لبه‌ی جوی گیر می‌کند و به زمین پرت می‌شود، همان زمان چاقو در قلب مقتول می‌رود و علی ۱۷ ساله قاتل می‌شود، اما جمعیت امام علی منجی این جوان کم سن می‌شود و بعد از چهار سال و هشت ماه از اعدام نجاتش می‌هد.
علی همچون مجید از روز حادثه با اضطراب زیاد یاد می‌کند و تمایلی به بازگویی جزییات آن روز ندارد و تنها از اتفاقات مهم آن روز می‌گوید: «من نفهمیدم چی شد، فقط فرار کردم ولی بعد چند ساعت یکی از اقوام ما رفت بیمارستان تا ببینه چی شد که گفته بودن تموم کرده، ولی من اصلا باور نمی‌کردم چون اصلا نمی‌خواستم اینطوری بشه، نمی‌دونم چرا اون شب اصلا نمی‌گذشت، پنج صبح هم دستگیرم کردن، باورم نمی‌شد، حتی وقتی زندان بودم هم تا چند وقت اصلا باورم نمی‌شد که اینطوری شده، توی زندان تا سه سال مات و شوکه بودم. توی زندان شب و روز نداشتم، مدام به این فکر می‌کردم که رضایت می‌دن بهم یا نمی‌دن، زنده می‌مونم یا نه، حکم اجرا می‌شه یا همیشه همین جا می‌مونم.»
صدای علی شبیه به صدایی بغض‌آلود است اما بدون ثانیه‌ای مکث ادامه می‌دهد: «خیلی بیشتر از چهار سال و هشت ماه طول کشید، نصف موهای من سفید شد یا ریخت به این فکر می‌کردم که آخر چی به سرم می‌آد، چون از مجازات قتل شاید ۹۰ درصد اعدام بود و فقط ده درصد رضایت می‌دادن که اونم خیلی وقتا اصلا دلشون راضی نبود رضایت بدن. راضی بودم این زمان پر از استرس کم‌تر بشه ولی تکلیفم مشخص بشه که موندنی هستم یا رفتنی، هر چی زودتر یا اینوری یا اونوری.
اون یک سالی که توی کانون اصلاح و تربیت بودم، بچه‌های کم‌سن‌تر از من خیلی زیاد بود، مثلا بچه‌ی ۱۵ ساله که مثل همه‌ی ما بلاتکلیف بود تا ببینه شاکی رضایت می‌ده یا نه. فشار هر چیزی خیلی زیاد بود مثل دوری از خانواده.»
به ماجرای آزادی که می‌رسیم انرژی در صدایش بیشتر می‌شود: «بعد سه سال خبر اومد شاکی در ازای مبلغی پول رضایت میده، ما این پول رو نداشتیم ولی باز من خوشحال شدم، خانواده با کمک خیر و فامیل و فروختن ملک پدرم بخش کمی از پول رو جمع کردند، حتی برای جمع شدن پول تراکتم پخش کرده بودن تا اینکه از طرف جمعیت امام علی یه روز به خونه زنگ می‌زنن و اعلام همکاری می‌کنن، حتی فهمیدم یه مقطعی حکم من اومده بوده اما خانواده چیزی بهم نگفته بود تا توی زندان کم نیارم.
قرار بود زمان زندانم یه کم هم بیشتر بشه اما یه روز هم بندام گفتن آزاد شدی، اولش باور نمی‌کردم، فکر کردم شوخیه ولی بعد دیدم راست بود، هر حس دیگه‌ای، حتی اگه بهترین حس هم برام اتقاق بیوفته مثل اون روز نمی‌شه، خیلی حس خوبی داشتم.»

وکیل و فعال حقوق کودک: کودکان مجازات مضاعف را تجربه می‌کنند

مونیکا نادی به جنبه‌ی حقوقی مجازات کودکان محکوم به اعدام پرداخت و گفت: «در قوانین مسوولیت کیفری کودکان بر اساس بلوغ شرعی است، اما سن قمری است که برای دختران و پسران مقرر شده است منتها قانون‌گذار در قانون مجازات اسلامی جدید که در سال ۹۲ تصویب شد، تفکیکی بین بلوغ شرعی و سن قانونی قایل شد. به طور کلی با توجه به اینکه ۱۸ سال تمام شمسی در اسناد بین المللی به عنوان سن کودکی شناخته شده و ما به پیمان‌نامه‌ی جهانی کودک پیوستیم و سن ۱۸ سالگی را قبول کردیم، ۱۸ سالگی ملاک خیلی از قوانین قرار گرفته است.
قانون‌گذار در این قانون مجازات اخیر، هر چند که مسوولیت کیفری بر کودک پس از سن بلوغ شرعی بار می‌شود ولی در جرایم موجب قصاص و اعدام به طور خاص این تمایز را قایل شده که اگر کودک عاقلی مرتکب چنین جرایمی شود باید رشد عقلی این کودک در حین ارتکاب جرم احراز شود که در واقع حرمت عمل را کودک درک کرده است و اگر ثابت شود حرمت عمل را درک نکرده، در واقع رشد و بلوغ کافی عقلی در ارتکاب آن عمل نداشته و قصاص و اعدام  از او برداشته می‌شود.
این یک قانون مترقی بود که در شرایط خودش تصویب خیلی شایسته‌ای بود، زیرا با توجه به وضعیت کنونی و آموزه‌هایی که وجود دارد و شرایط جغرافیایی و امروز جامعه‌ی کودکان تا سن ۱۸ سال در واقع عدم رشد عقلیشان مفروض است و به همین دلیل در موردهایی مثل قتل و یا جرایم جنسی مثل لواط، ما باید اصل را برای کودکان زیر ۱۸ سال شمسی بر عدم رشد عقلی آنها بگذاریم و رشد عقلیشان باید احراز شود که الان روال دادگاه‌ها در رسیدگی به اینها بررسی موضوع از طریق پزشکی قانونی و تشخیص خود قاضی است.»
نادی ادامه داد: «کودکان زیر ۱۸ سال ممکن است به قصاص محکوم شوند اما طبق مقررات اجرای حکم، تا ۱۸ سالگی اجرا نمی‌شود و اجرای حکم به بعد از ۱۸ سالگی موکول می‌شود، عملا کودکی قبل از ۱۸ سالگی اعدام نمی‌شود منتها ممکن است تا قبل از ۱۸ سالگی محکوم به اعدام شود.
یعنی کودکی که بلوغ شرعی پیدا کرده و به دلیل ارتکاب به قتل و یا ارتکاب به جرم جنسی بدون آنکه رشد عقلی احراز شود، محکوم به اعدام می‌شود و حالا برای اجرای این حکم معطل می‌ماند.»
نادی به زمینه‌های ارتکاب به قتل در کودکان اشاره کرد و گفت: «۹۰ درصد پرونده‌هایی که یک کودک زیر ۱۸ سال مرتکب قتل می‌شود تحت تاثیر یک شرایط آنی و عدم غلبه بر خشم و کنترل است، تعداد محدودی از قتل‌ها است که با برنامه‌ریزی قبلی توسط کودکان انجام شده باشد. بیشتر این بچه‌ها در موقعیتی درگیر می‌شوند که هیچ کنترلی بر خود ندارند و همین عامل قتل می‌شود، معمولا در محیط‌های خطرخیز و جرم‌خیز زندگی می‌کنند و بیشترشان تحت تاثیر آسیبی هستند که در آن زندگی می‌کنند، حتی جامعه هم به نیاز آنها توجه نمی‌کند تا آن را تامین کند و حالا این بچه‌ها تحت تاثیر شرایطی هستند که اجتماع برای آنها ساخته است، این شرایط فردی خاص عامل همان کنترل نکردن خشم و نبود رشد عقلی است که نمی‌دانند این عمل چه تبعاتی برای آنها دارد و مرتکب قتل می‌شوند.
این زمانی که طی می‌شود و بچه در کانون اصلاح و تربیت می‌ماند اگر منتهی به قصاص نشود بازهم فقط بخشی از مجازات او اجرا نشده و مجازات‌های دیگری دارد، اگر در نهایت دادگاه با وجود ظرفیت ماده‌ی ۹۱ قانون این کودک را به قصاص محکوم کند، فرد در کانون اصلاح و تربیت معطل می‌ماند تا ۱۸ سالگی تمام شود و به زندان بزرگسالان منتقل شود، کودکان معمولا یک مدت طولانی را منتظر می‌مانند تا اعدام اجرا شود.
این وکیل و فعال حقوق بشر در پایان با انتقاد از وضعیت محکومیت کودکان گفت: «بچه‌ها مجازات مضاعفی را تجربه می‌کنند که شاید با جرم آنها متناسب نباشد، قطعا شرایط پر استرسی است که شب و روز منتظر هستند که آیا فردا روز اعدام است یا نه، در عمل دیگر زندگی برای آنها از بین رفته چون هیچ آینده‌ای ندارند و بهترین سال‌های زندگی را این طور گذرانده‌اند و حتی اگر به فرض بخشیده هم شوند آسیب‌های خیلی زیادی را متحمل می‌شوند.
با توجه به شرایط خاصی که بچه‌ها دارند، بهتر است ظرفیت ماده‌ی ۹۱ قانون مجازات اسلامی بیشتر مورد استفاده قرار بگیرد و این اختلاف رویه‌های عملی در سیستم قضایی برای استفاده از ماده‌ای که وجود دارد از بین برود و ما به این ایده‌آل برسیم و افراد زیر ۱۸ سال بابت ارتکاب جرایم محکوم به قصاص نشوند، البته که متناسب با آن عمل مجرمانه که قطعا یک خانواده‌ی دیگر را درگیر کرده و حق حیات یک فرد را زایل کرده مجازات بازدارنده‌ای شوند.»

«همه‌ ما در بروز خشونت در کودکان مقصریم»

مطهره ناظری در رابطه با احکام اعدام برای نوجوانانی که مرتکب قتل می‌شوند گفت: «قصاص و اعدام مرتکبان زیر ۱۸ سال به لحاظ جرمی که در نوجوانی مرتکب شده‌اند مساله‌ای است که علی رغم تحولات مثبت در قوانین کیفری همچنان با آن مواجه هستیم و با وجود اینکه اعمال مجازات اعدام نسبت به جرایم مرتکبین نوجوان همواره تبعات داخلی و بین المللی بسیاری به همراه داشته است لیکن مجددا بر صدور و اجرای چنین احکامی اصرار می‌ورزیم، به ویژه آنکه نوجوانان گاهی سال‌ها می‌بایست در فرایند تحقیقات مقدماتی و صدور حکم و اجرای حکم در کانون اصلاح و تربیت و زندان بسر ببرند، اگر چه طولانی شدن فرآیند اجرای حکم در برخی موارد با وساطت افراد جهت میانجی‎‌گری منجر به رضایت اولیای دم شده است.
لیکن این انتظار که هر لحظه ممکن است حکم قصاص اجرا شود برای مرتکب و خانواده او دردی جانکاه است که گاهی مرتکب به تمام شدن این انتظار حتی به قیمت اعدام رضایت می‌دهد. بنابراین هرچند طولانی شدن فرایند دادرسی و اجرای حکم از آلام اولیای دم کاسته و احتمال بخشش را تاحدودی فراهم می‌آورد اما در عین حال فشار روانی مضاعفی را به مرتکب و خانواده وی تحمیل می‌کند که می‌تواند بسیار مخرب و آسیب‌زا باشد.»
ناظری ادامه داد:«اساس ماده ۹۱  قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، اجرای حکم قصاص و اعدام، در مورد افراد زیر ۱۸ سال، مشروط به احراز شرایطی چون  رشد عقلی در زمان وقوع جرم است. با وجود آنکه کوچکترین شبهه در تشخیص رشد عقلی ، مجازات به قصاص و اعدام را منتفی می‌کند.
در نهایت اینکه  سلب حق حیات از مرتکبین زیر ۱۸ سال که از نظر قوه تشخیص و رشد عقلی به هیچ وجه قابل مقایسه با بزرگسالان نیستند، عادلانه به نظر نمی‌رسد و باید بدانیم که هر یک از ما به نحوی در بروز خشونت در کودکی که موجب ارتکاب چنین جرایمی می‌شود سهیم هستیم، بنابراین سهم جامعه در برابر کودکانی که کودکی‌شان را در انتظار مرگ سپری می‌کنند قابل کتمان نیست و بنظر می‌رسد که مجازات‌هایی که جنبه اصلاحی و تربیتی دارد جایگزین مناسب‌تری باشند و امید است که با تلاش در راستای بازنگری و اصلاح قوانین تاحدودی به رعایت حقوق کودکان پایبند باشیم.»
بنا بر گزارش نهادهای بین‌المللی، ایران به تناسب سرانه جمعیت و میزان اعدام، رتبه نخست اعدام شهروندان خود در دنیا را دارد.

بر اساس گزارش مرکز آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در دوره یکساله (اول ژانویه ۲۰۱۸ تا ۲۰ دسامبر ۲۰۱۸) دست‌کم ۲۳۶ شهروند اعدام شدند و ۱۹۵ تن دیگر به اعدام محکوم شدند. از جمله اعدام شدگان باید به اعدام ۶ کودک-مجرم اشاره کرد و همین‌طور به محل اجرای ۱۳ حکم اعدام که در ملآعام بوده است.

بنا بر همین گزارش بیش از ۷۲ درصد اعدام های صورت گرفته در ایران توسط دولت یا نهاد قضایی اطلاع رسانی نمی‌شوند که اصطلاحا آن را اعدام “مخفیانه” می‌خوانند.

سکوت مسئولین و طرح موضوع؛ شکنجه و قتل یک نوجوان در جزیره قشم

خبرگزاری هرانا – در پی انتشار گزارشات ضد و نقیضی از شکنجه و قتل یک نوجوان تبعه افغانستان، وزارت خارجه این کشور با صدور بیانیه‌ای از بررسی این موضوع خبر داد. اخیرا تصاویری از شکنجه یک نوجوان در فضای مجازی منتشر شده بود. گفته می‌شود این نوجوان ۱۶ ساله به‌ علت «متلک گفتن» توسط نزدیکان زن، شکنجه شده و بر اثر شدت ضرب و جرح جان خود را از دست داده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، پس از انتشار گزارشاتی درباره شکنجه و قتل یک نوجوان تبعه افغانستان، وزارت خارجه این کشور با صدور یک بیانیه از پیگیری این موضوع خبر داد.

وزارت خارجه افغانستان می‌گوید که درباره این گزارش‌ها مبنی بر شکنجه یک نوجوان شانزده ساله افغانستانی در جزیره قشم  تحقیق خواهد کرد.

منابع محلی مدعی شدند این نوجوان ۱۶ ساله به علت «متلک گفتن به یک زن» توسط همسر وی شکنجه شده و بر اثر شدت ضرب و جرح جان خود را از دست داده است. برخی منابع نیز از سمت دولتی عامل موضوع خبر داده اند اما تا زمان تنظیم این خبر مقامات رسمی هیچ واکنشی در خصوص این گزارش نداشته اند

به نیت آزار جنسی؛ قتل یک کودک ۹ ساله توسط پسر ۱۵ ساله در تهران

خبرگزاری هرانا – مجتبی، کودک ۹ ساله در تهران توسط پسرعمه ۱۵ ساله اش به نام حمید، مورد آزار جنسی قرار گرفته و به قتل رسید. این کودک ۱۵ ساله بازداشت و برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است. حمید در بازجویی ها گفت “من مجتبی را هدف آزار و اذیت (جنسی) قرار دادم و چون نمی‌خواستم کسی از این ماجرا اطلاع پیدا کند با توجه به سر و صدایی که می کرد دست به قتل زدم”.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، یک پسر ۱۵ ساله، با کشاندن پسر عمه ۹ ساله اش به بهانه بازی به زمینی متروکه، او را مورد آزار و اذیت قرار داده و به قتل رساند.
بر اساس این گزارش، رسیدگی به این پرونده روز پنجشنبه ۴ مهرماه سال جاری در پی اعلام مفقودی “مجتبی” توسط پدرش به کلانتری ۱۱۵ رازی تهران، کلید خورد.
این مرد ادعا کرد، فرزندش ساعت ۳ بعد از ظهر از منزل، واقع در خیابان هلال احمر حوالی گمرک برای رفتن به پارک رازی خارج شد، اما دیگر بازنگشت. وی به ماموران گفت: “به هرجایی که احتمال می دادم پسرم رفته باشد، سر زدم اما هیچ ردی از مجتبی نبود و جالب این که هیچ کس پسرم را داخل پارک هم ندیده بود”.
با توجه به ناپدید شدن این پسر بچه ۹ ساله، ماموران اداره ۱۱ پلیس آگاهی تهران برای ردیابی این کودک وارد عمل شدند و در گام نخست از بهزیستی و اورژانس استعلام گرفتند اما هیچ کودکی با مشخصات مجتبی مشاهده نشده بود. تحقیقات میدانی در پارک رازی صورت گرفت و این در حالی بود که هیچ یک از مغازه داران و افراد داخل پارک مجتبی را ندیده بودند.
در حالی که خانواده مجتبی اظهار کردند به هیچ کس مظنون نیستند، ماموران دوربین های مداربسته مسیر رفتن پسر کوچک را تا پارک را مورد بازبینی کردند. دوربین‌ها نشان داد مجتبی و یک پسر نوجوان از خانه خارج شده و به سمت نامعلومی حرکت کرده‌اند.
در این مرحله تصویر پسر نوجوان پیش روی خانواده مجتبی قرار گرفت. پدر این کودک وقتی تصویر پسر نوجوان را دید اعلام کرد که این پسر عمه مجتبی است. ماموران برای ردیابی سرنوشت مجتبی، به سراغ حمید ۱۵ ساله رفتند و پسر نوجوان خود را از ماجرای همراه بودن با مجتبی بی اطلاع نشان داد.
با ادامه بازجویی ها، حمید به ماموران گفت: “روز پنجشنبه چهارم مهر بود که با نقشه قبلی به خانه دایی‌ام رفتم و منتظر ماندم تا مجتبی به خانه بیاید. پس از دو ساعت پسردایی‌ام وارد خانه شد و پس از کمی بازی در خانه از او خواستم برای تفریح به خانه ما در نزدیکی اتوبان آزادگان برویم”.
وی افزود: “مجتبی پیشنهادم را پذیرفت و با هم به سمت خانه‌مان حرکت کردیم. در مسیر به یک زمین متروکه‌ دیوار کشی شده در نزدیکی کوره‌های آجرپزی رسیدیم و در آن جا نقشه خود را که از قبل طراحی کرده بودم، به اجرا گذاشتم”.

وی افزود: “مجتبی التماس می‌کرد که کاری به او نداشته باشم اما من مجتبی را هدف آزار و اذیت قرار دادم و چون نمی‌خواستم کسی از این ماجرا اطلاع پیدا کند با توجه به سر و صدایی که می کرد دست به قتل زدم”.

پسر نوجوان ادامه داد: “پس از این که مجتبی را خفه کردم برای این که این داستان پنهان بماند، جسدش را زیر مقداری سنگ و کلوخ گذاشتم و به سرعت خودم را به خانه رساندم”.
بدین ترتیب ماموران با توجه به اطلاعات به دست آمده از متهم، به محل وقوع قتل رفتند و موفق به پیدا کردن جسد مجتبی شدند. بازپرس ویژه قتل در این مرحله دستور داد تا جسد برای بررسی های بیشتر و علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل شود. حمید نیز به دستور بازپرس پرونده برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.
لازم به ذکر است در ادبیات عرفی رسانه های دارای مجوز از کلمه آزار و اذیت برای اشاره به تجاوز و اشکال مختلف آسیب های جنسی استفاده می شود.
لازم به ذکر است نبود آموزش های لازم در زمینه بلوغ و هویت جنسی برای کودکان در ایران و سرکوب شدید این غریزه در آنان، باعث بروز اتفاقات دردناک زیادی از این قبیل شده است.

دختربچه ۷ ساله در چاله شرکت راه آهن غرق شد

خبرگزاری هرانا – عصر روز گذشته یک دختر ۷ ساله در چاله ای که توسط شرکت راه آهن در مسیر رودخانه شوگه بخش مرکزی خاش حفر شده بود غرق شده و جان خود را از دست داد. گفته می شود علائم خطر و هشدار در این محدوده نصب نشده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل از ایرنا، روز جمعه ۱۲ مهرماه ۹۸، دختر بچه ای حدود هفت سال در چاله حفر شده توسط شرکت راه آهن برای ایجاد پل در درون رودخانه شوگه بخش مرکزی خاش سیستان و بلوچستان غرق شد.
ظاهر قلندرزهی مسئول ایستگاه آتش نشانی شهرداری خاش گفت: عصر روز جمعه به این ایستگاه، غرق شدن یک دختر بچه در چاله حفر شده در مسیر رودخانه شوگه اعلام شد که بلافاصله اقدام لازم برای ارزیابی عملیات امداد و نجات و اعزام خودروهای کف کش صورت گرفت.
وی اظهار داشت: این حادثه زودتر از ساعت ۱۶ رخ داده و تلاش های مردم محلی نتیجه نداده بود، اما با همکاری نیروهای نجات غریق هلال احمر حوالی ساعت ۱۷ و سی دقیقه دختر بچه از چاله بیرون آورده و تحویل اورژانس شد تا عملیات احیا در محل و اعزام به بیمارستان امام خمینی خاش بر روی کودک انجام شود اما با توجه به گذشت حدود ۲ ساعت از غرق شدگی، تلاش ها بی نتیجه بود.
وی گفت: با توجه به اینکه این حادثه در بیرون از شهر خاش رخ داده با هماهنگی دستگاههای مختلف خودروهای نجات غریق به محل اعزام شدند.
محمدامین میربلوچزهی رئیس شورای اسلامی روستای شوگه هم بیان کرد: با توجه به اینکه در این محل روستائیان به کار کشاورزی و دامداری مشغول و بچه های آنان نیز در اطراف پروژه های راه آهن در تردد هستند، انتظار می رود تابلوها و علائم خطر و هشدار نصب شود.
وی ادامه داد: در این منطقه علاوه بر تردد خودروهای سنگین شرکت راه آهن، حفر چاله های عمیق برای ایجاد پل ها، انفجارهای بزرگ برای نابود کردن کوهها و تپه ها از سوی شرکت راه آهن انجام می شود.

آزار جنسی دختر بچه ۷ ساله توسط مرد همسایه در مریوان

خبرگزاری هرانا – روز دوشنبه مرد ۶۰ ساله ای به اتهام آزار جنسی دختر ۷ ساله همسایه در مریوان بازداشت شده است. این کودک که تحت سرپرستی پدربزرگ خود بوده، ابتدا به بیمارستان، سپس به اداره بهزیستی و نهایتا به پدربزرگش تحویل داده شده است. گفته می‌شود پرونده آزار جنسی این کودک در دست بررسی است و دادگاه به زودی برگزار می‌شود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز دوشنبه ۲۲ مهرماه ۱۳۹۸، مرد ۶۰ ساله ای به اتهام آزار جنسی یک کودک ۷ ساله در شهرستان مریوان بازداشت شده است.
گفته می‌شود در پی این موضوع کودک ۷ ساله به بیمارستان بوعلی مریوان منتقل شده است.

یک منبع نزدیک به خانواده این کودک به گزارشگر هرانا گفت: “دختری یه نام “س” پس از فوت پدر در منزل پدربزرگ خود نگهداری می شود. پس از گزارش آزار جنسی این کودک به بیمارستان منتقل شده و از آنجا به اداره بهزیستی برده شده و نهایتا به پدربزرگش تحویل داده شده است”.

گفته می شود با ادعای خانواده این دختربچه پرونده ای در خصوص آزار جنسی وی در دادگاه تشکیل شده و یکشنبه آتی جلسه دادگاه با شکایت خانواده این کودک علیه مرد ۶۰ ساله همسایه برگزار خواهد شد.

روزانه ۵ مورد کودک آزاری در استان خراسان رضوی گزارش می شود

 

خبرگزاری هرانا – معاون امور اجتماعی اداره کل بهزیستی خراسان رضوی از گزارش شدن روزانه ۵ مورد کودک آزاری به اورژانس بهزیستی این استان خبر داد. به گفته وی بیشترین میزان آزار به کودکان از سوی خانواده و افراد درجه یک از جمله پدر و مادر وارد می شود و غفلت مهمترین کودک آزاری است که بالاترین میزان را دارد. همچنین کودک آزاری جسمی در دومین رتبه و آزار روانی و جنسی در سومین رتبه انواع کودک آزاری قرار دارد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل از ایرنا، روزانه پنج مورد کودک‌ آزاری در خراسان رضوی گزارش می شود.
معاون امور اجتماعی اداره کل بهزیستی خراسان رضوی روز چهارشنبه به خبرنگار ایرنا گفت: هم اکنون در ۲۰ شهر استان مرکز اورژانس اجتماعی فعالیت دارد که از طریق تماس با شماره تلفن ۱۲۳ روزانه پنج مورد کودک آزاری گزارش می شود.

غلامحسین حقدادی افزود: سالانه حدود ۲ هزار مورد کودک آزاری در این استان به بهزیستی گزارش و رسیدگی می شود.

وی اظهار داشت: در پیگیری گزارشات دریافتی شرایط آزار کودک، مشکلات و وضعیت خانواده، احتمال تکرار آسیب کودک و علت آزار رساندن به وی در خانواده یا از سوی اطرافیان مورد بررسی قرار می گیرد.
وی گفت: بیشترین میزان آزار به کودکان از سوی خانواده و افراد درجه یک از جمله پدر و مادر وارد می شود به همین دلیل صلاحیت نگهداری از کودک از سوی کارشناسان بررسی و برای تصمیم در این زمینه به قاضی ارائه می شود.
حقدادی افزود: در صورت سلب صلاحیت خانواده برای نگهداری از کودک، وی به مراکز بهزیستی تحویل می شود که به طور معمول در ۱۰ درصد موارد کودک آزاری، کودک به صورت فرزندخوانده تحویل خانواده جدید می شود.
وی ادامه داد: در سایر موارد کودکان تحویل سایر اعضای خانواده و بستگان یا پس از مدتی با بهبود شرایط والدین تحویل آنان می شود.
وی اظهار داشت: غفلت مهمترین کودک آزاری است که بالاترین میزان را دارد و بی توجهی به تغذیه، بهداشت و تحصیل کودک از موارد غفلت محسوب می شود.
حقدادی ادامه داد: کودک آزاری جسمی در دومین رتبه و آزار روانی و جنسی در سومین رتبه انواع کودک آزاری قرار دارد.
استان خراسان رضوی دارای حدود ۷۰۰ هزار کودک زیر ۶ سال است.

در بهمن ماه ۹۷، حبیب الله مسعودی فرید، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی کشور گفته بود که طی سال گذشته حدود یک میلیون تماس با اورژانس اجتماعی ۱۲۳ از سوی مردم گرفته شده که از این میان حدود ۱۱ هزار تماس در ارتباط با کودک آزادی و حدود ۱۰ هزار تماس در ارتباط با همسر آزاری بوده است.