مریم ابراهیموند، کارگردان و فعال سیاسی
قتل الهه حسیننژاد، یک تصادف نبود یک جنایت شخصی هم نبود. این قتل، حلقهایست از زنجیرهای طولانی از خشونتهای نهادینهشده که نظام مردسالار، مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی علیه زنان طراحی کرده است.
الهه را نه فقط یک مرد، بلکه ساختاری کشت که مشروعیت سیاسیاش را از کنترل بدن زن میگیرد، تجاوز فقط یک انحراف جنسی نیست یک ابزار سیاسیست. این همان چیزیست که ژیلا آیزنشتاین در کتاب بدن زن و قانون افشا میکند: وقتی قانون، بدن زن را مالکیت عمومی میداند چه از طریق حجاب اجباری، چه از طریق نادیده گرفتن رضایت در روابط جنسی.
تجاوز، دیگر یک جرم، بلکه یک حق نانوشته برای مردان نظاممند است. الهه بهخاطر هوس یک مرد کشته شد، درست مثل آن دختر کرهای که قربانی تجاوز گروهی ورزشکاران شد اما ریشه هر دو ماجرا یکیست: قدرت بدون مشروعیت، که نیاز