‏نمایش پست‌ها با برچسب مقالات. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب مقالات. نمایش همه پست‌ها

کلیپ صوتی و تصویری سخنرانی آقای منوچهر شفایی در خصوص حق آزادی بیان اندیشه

آزادی بیان یعنی آزادی اندیشه و عقیده؛ به مفهوم دیگر آزادی بیان ابزاری است برای رساندن اندیشه و عقیده‌ای به دیگران. در مقدمهٔ اعلامیه جهانی حقوق بشر ظهور دنیایی که در آن افراد بشر در «بیان عقیده» آزاد و از ترس فارغ باشند، به‌ عنوان بالاترین آرمان بشری اعلام شده‌است. آزادی بیان معیاری اساسی برای …



source https://www.azadegy.de/?p=20029

جمهوری اسلامی؛ دارا و ندار احساس ناامنی می کنند


یک جامعه شناس در ایران در گفتگو با خبرگزاری شفقنا در باره اوضاع بحرانی کشور گفت: کشوری که فقر و فساد در آن به اوج رسیده و آستانه ها را شکسته، قطعا آینده دشوار و نگران کننده ای خواهد داشت، بارها شخصیت ها هشدار داده اند که ما به کجا می رویم ولی در بر همان پاشنه ویران می چرخد امری که تحلیلگران اجتماعی و اقتصادی پیش بینی کرده اند. اما گوش شنوایی نیست و حاضر نیستند قبل از اینکه دیر شود شرایط را برای ورود کسانی که می توانند اندکی از بروز بحران ها جلوگیری کنند فراهم کنند.

سعید معیدفر، گفت: ما امروز در شرایطی قرار داریم که بجز کسانی که با

رانت سر و کار دارند و براساس آن رانت ها می توانند ثروت خود را حفظ کنند یا افزایش بدهند، شرایط برای دیگر اقشار جامعه موجب نگرانی است و دارا و ندار امروز احساس ناامنی می کنند و نسبت به آینده کشور و جامعه و دارایی های خود نگرانی دارند. امروز شرایط برای تعادل و ثبات اقتصادی فراهم نیست و تنها کسانی در چنین شرایطی می توانند خوشحال باشند که نه مولدان اقتصادی بلکه انگل های جامعه هستند. انگل هایی که با رانت و شیوه های بد تخلف می کردند. این افراد موجب تولید و بهبود و افزایش ثروت و اشتغالزایی در جامعه نبودند. در این شرایط نه تنها اقشار ضعیف که محتاج نان شب خود هستند بلکه سایر افراد جامعه و حتی ثروتمندانی که با رعایت اصول کار می کردند نیز از این وضعیت ناراضی هستند. اوضاع امروز بر وفق مراد معدود متخلفین است و بقیه افراد جامعه دچار ابهام و سردرگمی هستند.

نظام در حال جان دادن است

وضعیت انفجاری جامعه و خطر شورش گرسنگان علیه نظام، مقامات حکومتی را به شدت نگران ساخته است تا جایی که صراحتا نسبت به فروپاشی جمهوری اسلامی به خامنه ای هشدار می دهند.

روزنامه مستقل در این باره نوشت: شتاب گرانی‌ها، شوک لحظه‌ای به مردم وارد کرده است. خیل عظیم مردم ناتوان در تأمین حداقل ها و جبهه چهار درصدی های چاق‌تر شده رو در روی هم می‌ایستند و قطعا بازنده‌ٔ این رویارویی، انسان‌هایی نیستند که چیزی برای از دست دادن ندارند.

روزنامه آفتاب یزد هم نوشت: مردم وقتی چیزی برای از دست دادن نداشته باشند، دست از جانشان می‌کشند. تا شرایط از این بدتر نشده باید این مردم خسته را دریابند.

روزنامه اعتماد هم خواستار مذاکرات فوری با آمریکا شد و نوشت: این بزرگ‌ترین خطای نظام و بزرگ‌ترین فرصت‌سوزی برای نظام خواهد بود که در شرایط بحران اقتصادی کنونی و با جمعیت عظیم جوانان بیکار که هر لحظه آماده انفجار است، مذاکراتی که امروز می‌توانیم انجام بدهیم را به امید شکست ترامپ به تعویق بیاندازیم.

آخوند هاشم‌زاده هریسی، عضو مجلس خبرگان رهبری هم نسبت به شرایط انفجاری جامعه ابراز نگرانی کرد و گفت: وضعیت امروز جامعه عملا غیرقابل تحمل است و متأسفانه هر روز نیز بدتر می‌شود؛ بنابراین این‌طور نیست که بگوییم صبر کنیم تا فردا یا پس فردا مشکلات حل شود. مردم هر روز از نظام دورتر می‌شوند.

وی افزود: امروز شرایط بسیار حساس است. نمی‌توانیم بنشینیم و شاهد جان دادن نظام و انقلاب باشیم.

سیل چو بگرفت، سد نشاید بست!

روسای کمیسیون های مجلس ولایت در نامه‌ای به روحانی ضمن هشدار نسبت به شرایط انفجاری جامعه نوشتند: این تنها ارزش پول ملی نیست که هر روز رو به کاهش است بلکه امید و آرزوی صدها هزار جوان است که دستخوش ناملایمات می‌شود.

آنها در نامه خود، دولت روحانی را مسئول اصلی این وضعیت دانسته و با ریختن اشک تمساح برای مردم محروم نوشتند: ای کاش در مسیری که به محل کار می‌روید صورت کودکانی که از فقر مشغول کار هستند یا زباله گردانی که برای لقمه‌ای نان می‌جنگند را هم بنگرید. آیا از قیمت روزافزون مواد غذایی اطلاع دارید؟

آنها در پایان نامه خود به روحانی با نگرانی از شرایط کنونی و احتمال به حرکت درآمدن سیل‌ اعتراضات ضد حکومتی نوشتند: حساسیت مسئولیت شما ایجاب می‌کند که اوضاع و احوال جامعه را رصد کنید و برای حوادث واقع شده پیش از بحران تدبیری بیندیشید وگرنه سیل چو بگرفت، سد نشاید بست.

فاطمه مقصودی نماینده بروجرد پیش تر در مجلس گفته بود: من معلم هستم گرسنگی کودکانه محصل خود را با تمام وجود حس کرده‌ام، من مادر هستم بیکاری جوانان رشید افسرده از بیکاری را با اشک و آه دیده‌ام، من پیرزنان و پیرمردان شهر مظلوم‌ خود را دیده‌ام و در چروک پیشانی آنها نقش شمشیر خشم خدا را بر علیه همه‌مان مشاهده کرده‌ام.

بیدار شوید پیش از آنکه مردم بیدارتان کنند!

سایت عصر ایران: مگر نه این است که حکومت ها مسوول تامین امنیت مردمان شان هستند و مگر نه این است که امنیت اقتصادی یکی از ارکان امنیت ملی است؟ اصلاً مسؤولان ما می دانند که مردم چگونه زندگی می کنند؟ نان شب و فرش زیر پا و سقف بالای سرشان را چگونه تامین می کنند؟

البته که مسؤولانی که معیشت شان همانند اکبر طبری و امثال اوست و میلیارد، برایشان پول خرد است و دوستانی دارند که حتی سند لواسان را نیز به اسم شان بزنند، چه می فهمند حال مردی که دینام کولر آبی اش سوخته و خانواده اش در گرما مانده اند و او در این هوای گرم چند روز است دنبال جایی می گردد که ۱۰۰ هزار تومان ارزان بفروشند؟

چه می فهمند حال خانواده ای مریض دار را که هر بار با قیمت های جدید داروها مواجه می شوند و بیمناک آینده بیمارشان می شوند؟ چه می فهمند حال مستاجری را که هر سال باید خانه کوچک تری را در محله فقیرتر اجاره کند؟

هشدار به همه مسؤولان، که مردم تا جایی می توانند در هزینه ها صرفه جویی کنند، تا جایی می توانند قرض کنند، تا جایی می توانند ماشین و لوازم خانه شان را بفروشند و خرج خورد و خوراک و درمان و پوشاک کنند و… ولی از یک جا به بعد، دیگر چیزی برای از دست دادن باقی نمی ماند و آن گاه خیلی ها ترجیح خواهند داد به جای شرمساری هر روزه پیش بچه هایشان، دست به اعتراض بزنند و نان بخواهند.

دولت، مجلس، قوه قضائیه و سایر نهادهای حاکمیتی بدانند که فقیرتر شدن مردم، به معنای آسیب پذیر شدن جامعه و حکومت است. انهدام طبقه متوسط و سوق دادن آن به سمت دره های فقر، مصداق بارز اقدام علیه امنیت ملی است.

پیامبر اسلام فرمودند: کاد الفقر ان یکون کفرا (نزدیک است که فقر به کفر بینجامد) ؛ فقری که ممکن است حتی به کفر خدا هم منجر شود، آیا نمی تواند به حوادث دیگری هم بینجامد؟

مسوولان جمهوری اسلامی ایران! بیدار شوید قبل از آن که به گونه ای بیدارتان کنند که دیگر خیلی دیر شده باشد!



source https://www.azadegy.de/?p=19995

هشدار بیل گیتس در باره خطر ناکارآمدی واکسن کرونا


بیل گیتس، بنیانگذار مایکروسافت در مورد خطر ناکارآمدی واکسن برای مقابله با نوع جدید ویروس گرونا (کووید ـ 19) هشدار داده است.

به گزارش اسپوتنیک، این میلیاردر آمریکایی توضیح داد: دانشمندان در تلاشند واکسنی تهیه کنند که نه تنها از ابتلا فرد واکسینه شده به بیماری جلوگیری کند بلکه از انتقال عفونت از این شخص به افراد دیگر نیز جلوگیری کند.

وی تأکید کرد: “تضمین نمی شود که این واکسن مسدود کننده ایده آل انتقال ویروس باشد.”

در همین حال گیتس از اثربخشی پاسخ ایمنی خود بدن انسان به این بیماری را عالی ارزیابی کرد. بنیانگذار مایکروسافت معتقد است که ایمنی امتسابی حداقل به مدت یک سال انسان را از خطر ابتلای مجدد مصون نگاه می دارد.

در ماه آوریل ، گیتس پیش بینی کرده که جهان پس از همه گیری ویروس کرونا در چه زمانی می تواند به حالت عادی برگردد. به گفته بنیانگذار مایکروسافت ، جامعه به یک تا دو سال وقت نیاز دارد تا تمام عواقب شیوع ویروس کرونا را به طور کامل برطرف کند. بنابراین ، برای خارج شدن از مرحله اول شیوع این بیماری همه گیر ، لازم است که چنان سیستم فعالیت ایجاد شود که خطر بازگشت به مرحله رشد نمایی عفونت را از بین ببرد.

وی پیش بینی کرد که نگرانی مردم به خاطر احتمال ابتلا به این بیماری هولناک حفظ شده و رفتار آنها را به طرز چشمگیری تغییر یابد

پیشرفت علمی در معالجه ویروس کرونا دیده می شود

گزارش قبلی: مدیر کل سازمان بهداشت جهانی، “پیشرفت بالینی” نتایج آزمایشات در انگلستان برای درمان ویروس کرونا با استروئید دگزامتازون را تاکید کرد.

این سازمان در بیانیه ای به نقل از دکتر تدروس آدانوم گبریسوس مدیر کل سازمان بهدات جهانی گفت: “این اولین دارویی است که کاهش مرگ و میر را در بین بیماران مبتلا به کووید 19 که نیاز به درمان اکسیژن یا دستگاه را دارند نشان داده است.”

پیش تر گزارش شده بود که طبق یک مطالعه در آکسفورد ، داروی ضد التهاب دگزامتازون خطر مرگ را برای بیماران مبتلا به کووید 19 که به دستگاه تنفس مصنوعی وصل هست را به میزان 35٪ کاهش می دهد،

دولت‌ها در فکر پیش‌خرید واکسن کرونا؛ ایران کجاست؟

آزمایش بالینی حداقل ۱۰ واکسن احتمالی بیماری «کووید ۱۹» در حالی در جریان است که برای بسیاری از کشورها نه تنها تولید بلکه دسترسی به این واکسن نیز جنبه ای حیاتی یافته است.​​​​​​​

به گزارش یوروزنیوز، بنا به اعلام سازمان جهانی بهداشت علاوه بر ۱۰ واکسن احتمالی علیه ویروس جدید کرونا که به مرحله آزمایش بالینی رسیده است ۱۲۶ مورد نیز در مرحله پیش از آزمایش بالینی است. هرچند اطلاع از میزان پیشرفت دانشمندان در هر کدام از این طرح ها دشوار است اما برخی از شرکت های داروسازی بیشتر از دیگران در این مورد اطلاع رسانی کرده اند.

به عنوان مثال شرکت آمریکایی مدرنا (Moderna) اعلام کرده است که سومین (آخرین) مرحله آزمایش بالینی واکسن تولیدی این شرکت در ماه ژوئیه (تیر/مرداد) آغاز می شود.

شرکت بریتانیایی آسترازنکا (AstraZeneca) که با همکاری دانشگاه آکسفورد برای تولید واکسن نوع جدید ویروس کرونا تلاش می کند نیز آزمایش واکسن تولیدی خود را بر روی ۵۰ هزار داوطلب آغاز خواهد کرد. نتیجه این آزمایش که نشان دهنده میزان کارایی واکسن تولیدی خواهد بود پائیز امسال مشخص خواهد شد. شرکت داروسازی جانسون و جانسون (Johnson & Johnson) نیز پیش بینی کرده است که سال آینده یک میلیارد نمونه از واکسن علیه ویروس جدید کرونا را عرضه خواهد کرد. شرکت فرانسوی سانوفی (Sanofi) نیز برای تولید دو نوع واکسن بیماری «کووید ۱۹» تلاش می کند. آزمایش این دو واکسن بر روی حیوانات (پیش از آزمایش بالینی بر روی انسان) قرار است به زودی آغاز شود.

برخی از دولت ها برای تضمین دسترسی به واکسن ویروس جدید کرونا بخشی از هزینه تحقیق و تولید واکسن را به شرکت های داروسازی پرداخت کرده اند. تعدادی از دولت ها نیز به پیش خرید نمونه های واکسن آینده روی آورده اند. این دولت ها به شرکت های داروسازی مختلف از حالا سفارش نمونه هایی از واکسن احتمالی را داده اند. این کمک های مالی به شرکت های داروسازی کمک زیادی می کند زیرا در صورت شکست طرح تولید واکسن آنها به تنهایی متضرر نخواهند شد و بخشی از هزینه برای دستیابی به واکسن با بودجه عمومی تامین می شود. در آمریکا در همین راستا طرحی با مشارکت بخش خصوصی و دولت با هدف تامین نمونه های کافی برای کل جمعیت این کشور در سال ۲۰۲۱ آغاز شده است. دولت ایالات متحده همچنین به شرکت فرانسوی سانوفی ۳۰ میلیون دلار پرداخت کرده است. مدیر عامل شرکت سانوفی پیش از این گفته بود که ممکن است واکسن تولیدی این شرکت در مرحله اول در اختیار آمریکا قرار گیرد. این سخنان واکنش های زیادی را در فرانسه برانگیخت.

اما دولت اروپایی هم تلاش می کنند که از دسترسی به واکسن آینده ویروس جدید کرونا اطمینان حاصل کنند. در همین راستا چهار کشور آلمان، فرانسه، هلند و ایتالیا توافقی را با شرکت آسترازنکا امضاء کرده اند. در این توافقنامه پیش بینی شده است که آسترازنکا تا ۴۰۰ میلیون نمونه واکسن را در اختیار کشورهای عضو اتحادیه اروپا و دیگر کشورهای اروپایی قرار خواهد داد. شرکت آسترازنکا همچنین متعهد شده است که از تولید واکسن بیماری «کووید ۱۹» سودی به دست نیاورد. یکی از مسئولان این شرکت پیش بینی کرده است که بهای هر نمونه از واکسن آینده نوع جدید ویروس کرونا دو یورو خواهد بود.

اما بسیاری از کشورهای در حال توسعه توان پیش خرید واکسن ها یا کمک مالی به شرکت های داروسازی را نخواهند داشت. آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد به همین دلیل تاکید کرده است که واکسن آینده ویروس جدید کرونا باید یک «دارایی عمومی جهان» در نظر گرفته شود تا همگان به آن دسترسی داشته باشند. بسیج کنونی منابع و امکانات برای تولید واکسن بیماری «کووید ۱۹» بی سابقه محسوب می شود. در صورتی که این واکسن طی ماه های آینده به بازار عرضه شود از نظر سرعت تولید نیز بی سابقه خواهد بود. البته باید در نظر داشت که شناختی که دانشمندان از دیگر انواع ویروس کرونا (به ویژه سارس و مرس) داشتند به آنها برای تحقیق در مورد واکسن ویروس جدید کرونا کمک زیادی کرده است. این احتمال نیز وجود دارد که بیش از یک نوع واکسن به بازار عرضه شود. امری که با توجه به تقاضای بالا به دولت ها کمک خواهد کرد تا از دسترسی شهروندان کشورهایشان به این واکسن اطمینان حاصل کنند.

دگزامتازون مرگ و میر در میان بیماران کرونا را کاهش می‌دهد
دانشمندان بریتانیایی روز سه شنبه اعلام کردند که به شواهدی مبنی بر تاثیر مثبت داروی دگزامتازون بر بهبود بیماران مبتلا به «کووید ۱۹» دست یافته اند. نتیجه پژوهش محققان نشان می دهد که استفاده از داروی دگزامتازون تا یک سوم آمار مرگ و میر در میان بیماران بدحال مبتلا به ویروس جدید کرونا را کاهش داده است. در همین راستا مت هنکاک، وزیر بهداشت بریتانیا اعلام کرد که سرویس سلامت همگانی بریتانیا (NHS) از روز سه شنبه به بیماران مبتلا به «کووید ۱۹» داروی دگزامتازون را تجویز خواهد کرد. دگزامتازون یک داروی کورتیکواستروئید ارزان قیمت محسوب می شود که میزان دسترسی به آن بالا است. دانشمندان بریتانیایی این دارو را بر روی ۲۱۰۴ بیمار آزمایش کرده اند و نتیجه آن را با ۴۳۲۱ بیماری که این دارو را دریافت نکرده بودند مقایسه کردند. بررسی پژوهشگران نشان داده که پس از ۲۸ روز استفاده از دگزامتازون، آمار مرگ و میر در میان بیمارانی که به دستگاه تنفس مصنوعی احتیاج داشتند ۳۵ درصد کاهش یافته است.

تجویز این دارو همچنین آمار مرگ و میر در میان بیمارانی را که به تنفس با ماسک اکسیژن نیاز پیدا کرده بودند نیز ۲۰ درصد کاهش داده است. در مقابل استفاده از دگزامتازون به آن دسته از بیماران مبتلا به نوع جدید ویروس کرونا که بدحال نبودند کمکی نکرده است. پیتر هوربی، یکی از دانشمندانی که این تحقیق را انجام داده است ضمن استقبال از نتیجه پژوهش تاکید کرد که دگزامتازون اکنون باید به داروی معیار برای درمان بیماران مبتلا به «کووید ۱۹» تبدیل شود. به گفته این استاد دانشگاه آکسفورد امکان استفاده از این داروی ارزان قیمت در سراسر جهان برای نجات جان بیماران وجود دارد. داروهای استروئیدی به کاهش تورم در بدن بیماران کمک می کنند. این در حالی است که برخی از بیماران بدحال مبتلا به ویروس جدید کرونا به دلیل واکنش شدید سیستم ایمنی بدن از تورم رنج می برند. سازمان جهانی بهداشت پیش از این توصیه کرده بود که از استروئیدها به دلیل کاهش سرعت بهبود بیماران مبتلا به نوع جدید ویروس کرونا استفاده نشود.

محققان تخمین می زنند که استفاده از دگزامتازون می تواند از هر هشت بیمار مبتلا به «کووید ۱۹» که با دستگاه تنفس مصنوعی نفس می کشند جان یک نفر را نجات دهد. به گفته آنها این دارو احتمالا از هر ۲۵ بیماری که با ماسک اکسیژن نفس می کشد نیز جان یک نفر را نجات خواهد داد.



چرا «بیوه»؟

بعد از «فوت همسر» از یک سو با ضربه روحی ناشی از غم فقدان همسر کنار می‌آیند و از سوی دیگر هم باید راهی برای تحمل فشارهای اجتماعی پیدا کنند؛ در این میان ایفای نقش سرپرست خانوار در شرایطی که فرصت و امکان اشتغال برای زنان بسیار اندک است هم خود دردی ریشه‌دار و قدیمی است که مشکلات را برای زنان بیوه بیشتر می‌کند.
چرا «بیوه»؟

به گزارش ایسنا، در تقویم جهانی ۲۳ ژوئن به نام روز «زنان بیوه» نام‌گذاری شده است در همین راستا نگار اکبری‌زرگر،عضو انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران در گفت‌وگو با ایسنا، می‌گوید: یکی از گروه‌های خاص زنان که همواره حقوق و آزادی‌های اساسی شان در جوامع مختلف، به ویژه در کشورهای کمتر توسعه یافته پایمال شده، زنان بیوه است. جالب‌تر آنکه هنگامی که تقویم جیبی خود را ورق زدم آثاری از اختصاص یافتن روزی به زنان بیوه در ایران نیافتم.

وی درباره علت نام‌گذاری بیوه به زنانی که همسرشان فوت یا طلاق می‌گیرد توضیح می‌دهد: بیوه به معنای غریب و تنهاست همانند غریب بودنش در روزهای تقویم رسمی کشور و در اصطلاح به زنی گفته می‌شود که شوهرش را بر اثر طلاق یا مرگ از دست داده است. برخی آن را عام دانسته و بر مردی که همسرش مرده یا طلاق گرفته نیز اطلاق کرده‌اند.

نگاه سنگین بیوگی بر زنان سرپرست خانوار

اکبری زرگر معتقد است که پشت کلمه بیوه بار معنایی سنگینی پنهان است، زیرا با شنیدن این کلمه تصویری از زنی مفلوک و بدبخت که محکوم سرنوشت شده و نگاهش به دست دیگران است در ذهن نقش می‌بندد، حال آنکه براساس واقعیت موجود زنان بیوه اصولا زنان سرپرست خانواده و شیرزنانی توانمند هستند.

وی در ادامه با اشاره به بخشی از آیه ۲۴۰ سوره بقره ادامه می‌دهد: قرآن کریم به مومنان سفارش کرده که قبل از مرگ برای مسکن و نفقه همسران خود تا یک سال وصیت کنند، مگر اینکه خود همسران مایل به ماندن در خانه شوهر نباشند که در این صورت نفقه و مسکن نخواهند داشت. به نظر بسیاری از مفسران و فقیهان شیعه، حکم مذکور درباره نفقه و مسکن بیوه به صدر اسلام اختصاص داشته و با نزول آیات ارث منسوخ شده است.

این متخصص روانشناسی سلامت با بیان اینکه در سال‌های اخیر فعالیت‌های زیادی توسط اقشار مختلف در ایران، برای دفاع از حقوق زنان بی‌سرپرست (‌زنان بیوه) و دست‌یابی به حقوق اجتماعی این گروه از زنان انجام شده است که با توجه به کمبودها و سختی‌های موجود در ایران، هنوز جای فعالیت بسیاری باقیست، تاکید می‌کند: در اصل بیست و یکم قانون اساسی که درباره امور مربوط به زنان و کودکان بی‌سرپرست وضع شده نیز ضمانت اجرایی کافی برای قانون وجود ندارد یا بسیاری از زنان از حقوق خود مطلع نیستند. آنها حتی به سازمان بهزیستی یا کمیته امداد امام خمینی برای دریافت کمک‌های احتمالی مراجعه نمی‌کنند زیرا اطلاعی ندارند.

مشکلات شایع جسمی و روانی در زنان بیوه

اکبری‌زرگر در ادامه می‌افزاید: زنان تنها و بی‌سرپرست به علت تحمل مرارت‌های زندگی و جور زمانه بدون یار و همدم متحمل بیماری‌های جسمی و روحی فراوانی شده‌اند که اختلالات قلبی عروقی، دیابت، سردردهای تنشی و… از آن جمله‌اند و اختلالات افسردگی، روان‌تنی، اضطرابی، وسواس فکری از شایعترین مشکلات روانشناختی این قشر است. از یک طرف با بالا رفتن آمار طلاق و پایین آمدن سن طلاق در میان زنان و گرانی و افزایش هزینه تامین زندگی و مشکلات بیکاری از طرف دیگر؛ هرروز شاهد بالا رفتن آمار آسیب‌های اجتماعی همچون دست‌فروشی، تکدی‌گری و … به خصوص بین این گروه خاص از زنان هستیم.

عضو انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران با بیان اینکه تعداد زنانی که خواسته یا ناخواسته در اثر فوت همسر یا جدایی، سرپرست خانوار شده‌اند بسیارند تصریح می‌کند: عده زیادی از آنها هنوز دوره جوانی را طی نکرده اما دارای چندین فرزند هستند. زندگی زنان مطلقه و یا بیوه بعد از جدایی ناگهان تغییر می‌کند. به خصوص برای قشری از زنان که تا این تاریخ شغل مناسب، تحصیل یا سواد و تخصص کافی نداشته اما باید هرچه سریع‌تر برای به دست گرفتن اوضاع و ادامه زندگی، کار و شغلی پیدا کنند، مشکلی بزرگ محسوب می‌شود.

وی ادامه می‌دهد: این گروه از زنان هر کدام به نوعی بعد از جدایی و یا ترک و فوت همسر دچار بحران‌های مختلفی می‌شوند؛ با افرادی در جایگاه‌های مختلف در اجتماع روبه‌رو می‌شوند که دقیقا از ضعف و مشکلات آنها به نفع خود بهره‌برداری و سوء استفاده می‌کنند. در بعضی موارد، زن در چنین شرایطی، عملا آزادی و اختیاری برای اَعمال و شیوه زندگی خود را به وسیله اعضاء خانواده از دست می‌دهد؛ چنین زنانی هرچند در ظاهر دارای مشکلی آشکار نیست اما به دلیل جدایی بیشتر در معرض خطر قرار می‌گیرند. همانطور که می‌دانیم زن بیوه یا مطلقه نمی‌تواند در شرایط مشابه مانند مردی در میان جامعه ایرانی زندگی کند.

به گفته این متخصص روانشناسی سلامت، طلاق یا مرگ شریک زندگی اگرچه بر روح و روان و زندگی چه زن و چه مرد هر دو دو اثر منفی دارد، اما در ادامه زندگی، مشکلات بعدی در زندگی مردان به بدی و تنوع مشکلات زنان نیست.

این مدرس دانشگاه یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین دلایل مشکلات زنان را نداشتن استقلال مالی و ناکافی بودن دستمزد و حقوق آنها برای اداره زندگی عنوان می‌کند و یادآور می‌شود: مشکل مهم دیگر این دسته از زنان که در بیشتر موارد نه همیشه پیامد نداشتن استقلال مالی است، بلکه دخالت‌های خانواده و اقوام در سرنوشت این گروه از زنان و کنترل رفت و آمد آنهاست. اینها گاهی بیشتر از درد اصلی جگرسوز می‌شوند.

این عضو انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران یکی از مشکلات بزرگ این گروه از زنان را پیدا کردن کار مناسب عنوان می‌کند و یادآور می‌شود: متاسفانه بعضی افراد، از مستاصل ماندن زن سوءاستفاده می‌کنند. زنان را با دستمزد پایین‌تر از حقوق واقعی استخدام کرده، یا مانند برده از آنها در کارگاه کار می‌کشند، آنها را مورد سوء استفاده قرار می‌دهند. زن قربانی تنها به این دلیل که خود را محتاج حقوق و دستمزد می‌داند، در اکثر موارد رنج و مشقت را تحمل کرده، از ترس بیکار شدن، شکایتی به نهادهای دولتی و یا مراجع قانونی نمی کند و در این میان زنانی نیز هستند که کار پیدا کرده و فورا مشغول می‌شوند؛ آنها کسانی هستند که به دلیل اینکه از حق و حقوق خود باخبر نیستند یا از میزان واقعی دستمزدها خبر ندارند، به هر پیشنهادی جواب مثبت می‌دهند. هدف آنها تنها مشغول شدن به کار و داشتن شغل و درآمد است اما چه کاری؟ با چه دستمزد و یا چه شرایطی؟.

این دانش آموخته دکترای تخصصی روانشناسی سلامت معتقد است که اشتغال این گروه از زنان شاید از تعداد آمار افراد بیکار بکاهد و یا درظاهر به نظر برسد که تعداد زنان شاغل افزایش یافته است اما زنانی که به خاطر محرومیت به هرکاری تن می‌دهند، اغلب دستمزد واقعی خود را نمی‌گیرند. در شرایط نامناسب و سخت کار می‌کنند و مورد آزارهای گوناگون قرار می‌گیرند. اکثر اوقات در جامعه نگاه منفی به زنان مطلقه وجود دارد و این موضوع سبب رنج خاطر آنان می‌شود از همین رو باید تلاش کنیم تا دیدگاهمان را نسبت به این دسته از زنان تغییر دهیم.

مشکلات زنان مطلقه

وی در ادامه به مشکلات زنان مطلقه اشاره می‌کند و می‌گوید: متأسفانه زمانی که زندگی مشترک به بن بست می‌رسد و زن و مرد تصمیم به جدایی می‌گیرند معمولاً زن متحمل آسیب ‌بیشتری می‌شود که یکی از این آسیب‌ها، دیدگاه جامعه نسبت به زنان مطلقه است، در حالی که مرد از این خطرات و نگاه‌ها به دور بوده و به راحتی می‌تواند ازدواج مجدد کرده و به زندگی خود ادامه دهد و با کمترین حاشیه‌ای زندگی مشترک جدیدی را شروع کند. زنان مطلقه حتی در محل کار خود نیز مانند دوران تأهل نمی‌توانند به راحتی کار کنند، چراکه بسیاری از اطرافیان و کسانی که آنها را می‌شناسند قصد سوء‌استفاده داشته و درخواست‌های دوستی و یا ازدواج موقت را از آنان دارند؛ از همین رو طلاق یا جدایی از همسر به هر دلیلی سبب بروز این چنین شرایطی می‌شود.

اکبری‌زرگر با اشاره به اینکه افزایش تعداد زنان مطلقه و بیوه و نیز پایین بودن سن آنان به خودی خود سبب بروز مشکلات عدیده‌ای در جامعه می‌شود که توجه بیش از پیش مسئولان امر را برای حل مشکلات آنان و جلوگیری از بروز معضلات اجتماعی می‌طلبد، می‌گوید: زنان بیوه و سرپرست خانوار از جمله گروه‌های آسیب‌پذیر جامعه هستند که با مشکلات عدیده‌ای همچون مشکلات فرزندپروری بعد از تنهایی همسر، مشکل سرپناه بعد از جدایی، مشکل محدودیت‌های اجتماعی و محدودیت‌های خانواده و ازدواج مجدد، مشکلات اقتصادی زنان مطلقه، طعنه‌ها و نیش و کنایه‌های نزدیکان و مشکلات نگهداری فرزندان دست به گریبانند.

راهکارهایی برای رفع مشکلات این دسته از زنان

این عضو انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران در ادامه به ارائه راهکارهایی برای رفع مشکلات این زنان می‌پردازد و ادامه می‌دهد: با ترسیم اوضاع کلی این گروه از زنان انتظار می‌رود سازمان‌های دولتی و غیردولتی و NGO‌ها در حوزه‌های اجتماعی بیش از پیش به بررسی مسائل و مشکلات و همچنین پیش‌بینی ساز و کارهای حمایتی برای توانمندسازی زنان مطلقه و بسترسازی بیشتر برای اشتغال آبرومند و سالم آنها بپردازند، بی‌تردید عدم توجه به این قشر از زنان، آسیب‌های اجتماعی بی‌شماری را برای جامعه به همراه خواهد داشت و این میسر نخواهد شد مگر اینکه ابتدا موجودیت این قشر گسترده در اجتماع را به رسمیت بشناسیم و در این راستا روز خاصی را به نام این زنان در تقویم رسمی کشور اختصاص دهیم که با این‌کار نوعی همدلی اجتماعی را نشان داده و حداقل باعث تکریم جایگاه این زنان شده‌ایم.

به گفته وی، در این راستا اختصاص سایتی در فضای مجازی، نشریه‌ای مخصوص به زنان سرپرست خانوار و پرداختن به مشکلات آنان و ارائه اطلاعات فرهنگی، اجتماعی، خانوادگی و طرح این مسائل در این نشریه و همچنین تاسیس انجمنی برای این قشر که خدمات حمایتی، مالی، استخدامی و توانمندسازی این زنان و فرزندانشان را بر عهده داشته باشد به طوری که این انجمن مامن و خانه امنی برای این افراد باشد که حتی فروشگاهی برای خرید اقلام و مایحتاج آنان به صورت قسطی به منظور حمایت مالی و حتی تاسیس بانک قرض الحسنه به نام این زنان تخصیص داده شود نیز می‌تواند کمک‌کننده باشد.

اکبری‌زرگر معتقد است که بی‌تردید عدم توجه به مشکلات این قشر از زنان آسیب‌های متفاوتی را برای جامعه به همراه دارد. البته در کمیته امداد امام خمینی برای این گروه از زنان به ویژه اگر سن کمتری داشته و فرزندی نداشته باشند، برنامه‌هایی در نظر گرفته شده که با برنامه‌های مختلف مشاوره‌ای و بسته‌های تشویقی، زنان آسیب دیده را به چرخه طبیعی زندگی بازگردانند؛ اما همانطور که می‌دانیم اینکار نه تنها کافی نیست بلکه در قبال خواسته‌ها و نیازهای فراوان این قشر از جامعه بسیار ناچیز است، پس بیاییم دست در دست هم دستان این زنان را به مهر بفشاریم که چه بسا شاید روزی، جایی حتی کمک جزیی تک تک ما گره بسیار بزرگی از این قشر آسیب دیده بگشاید تا کمی از آلام و درد این شیر زنان را کاهش دهیم.

سیمین کاظمی- جامعه‌شناس حوزه زنان نیز در گفت‌وگو با ایسنا، درباره این روز می‌گوید: روز جهانی زنان بیوه برای یادآوری شرایط دشوار و تبعیض‌هایی است که علیه این دسته از زنان صورت گرفته تا توجه بیشتری به وضعیت آنها و مشکلات شان صورت گیرد و دولت‌ها درباره آنها چاره‌اندیشی کنند. بیوه شدن یا از دست دادن همسر برای هر زن یا مرد متاهلی (با مرگ همسر) اتفاق می‌افتد، اما آنچه بیوگی را برای زنان تبعیض‌آمیز می‌کند، نه این اصطلاح خاص، بلکه زمینه اجتماعی مردسالاری است که در آن برابری جنسیتی وجود ندارد و زنان را در چنین وضعیتی مورد تبعیض بیشتر قرار می‌دهد.

وی ادامه می‌دهد: در ذهن جامعه سنتی بیوگی زنان به مثابه معلولیت اجتماعی تفسیر می‌شود و زن بیوه به عنوان وجود غیرمستقل و ضعیفی دیده می‌شود که توانایی مواجهه و مقابله با مشکلات و مسائلی که تصور می‌شود مردانه است را ندارد.

به گفته وی، جامعه سنتی بر اساس کلیشه‌ها و قالب‌های فکری از پیش تعیین شده درباره مردان و زنان قضاوت و تحلیل می‌کند؛ حال زن بیوه اگر به علت فقدان شوهر مجبور شود نقش اجتماعی او را ایفا کند، از نظر جامعه مرتکب انحراف از نقش جنسیتی‌اش شده است، بنابراین پذیرش اجتماعی او نیز دشوار است. اگر هم نخواهد نقش اجتماعی شوهر را به عهده بگیرد به مثابه فرد ناتوانی دیده می‌شود که باید به او ترحم کرد؛ در چنین جامعه‌ای منزلت اجتماعی زن بیوه به خاطر نداشتن شوهر ممکن است کاهش یابد و موجب طرد و انزوای اجتماعی‌اش شود.

نگاه جامعه به زنان بیوه در چند دهه اخیر

این جامعه‌شناس با اشاره به اینکه در ایران این نگاه سنتی به بیوگی زنان همواره نگاهی غالب بوده است، تصریح می‌کند: اما بعد از جنگ تحمیلی، زنانی که بیوه‌های شهدای جنگ بودند مورد توجه و حمایت دولتی قرار گرفتند که این حمایت موجب بهبود وضعیت مالی و منزلتی آنان شد. همسران شهیدان جنگ در تبلیغات رسمی تکریم می‌شدند و حتی از حق حضانت فرزندان برخوردار شدند. این بهبود جایگاه بیوه‌های شهدای جنگ به طور کلی به تعدیل نگاه جامعه به زنان بیوه کمک کرد و داغ اجتماعی بیوه بودن زن را اندکی سترد. بعد از آن و در دهه‌های اخیر با افزایش جمعیت و اوضاع نابسامان اقتصادی، افزایش تعداد زنان بدون شوهر که برای گذران زندگی و تأمین معیشت خود و خانواده با سختی بسیار مواجه هستند و حمایت مناسبی هم از آنها وجود ندارد، به عنوان مسئله‌ای اجتماعی که از درون آن آسیب اجتماعی زاییده می‌شود، سر بر آورده و نگرانی‌های جدی بابت وضعیت این گروه از زنان وجود دارد.

کاظمی با تاکید بر اینکه وضعیت زنان سرپرست خانوار و چگونگی مواجهه زنان با مسئله بیوگی متأثر از وضعیت کلی زنان در جامعه است، می‌افزاید: اگر در جامعه اشتغال زنان تسهیل و موانع مشارکت اجتماعی آنها رفع شود، زنان فارغ از وضعیت تأهل‌شان، زندگی بهتر و متناسب با شأن و کرامت انسانی‌شان خواهند داشت.

اما مشکلاتی که این زنان در جامعه با آن مواجه‌اند

وی در ادامه به تشریح مشکلات زنان بیوه در جامعه و نگاهی که جامعه به آنها دارد می‌پردازد و می‌گوید: بیوه شدن زنان تبعات و پیامدهایی در سه بعد عاطفی-روانی، اجتماعی و اقتصادی دارد؛ در بعد عاطفی-روانی فقدان همسر یک ترومای (ضربه) روحی است که ممکن است موجب افسردگی و اضطراب شود. در ابعاد دیگر نیز به دلیل اینکه براساس تقسیم کار جنسیتی عموما مردان نقش نان‌آور خانواده را دارند و امور خانواده را پیگیری می‌کنند و زنان خانه‌دار و محدود به امور منزل هستند، با قرار گرفتن در موقعیت بیوگی، ممکن است پذیرفتن هر دو نقش نان‌آور و خانه‌دار برای آنها دشوار باشد، به ویژه اگر محیط جامعه حضور زنان را برنتابد.

کاظمی با اشاره به اینکه ایفای نقش سرپرست خانوار برای زنان در شرایطی که فرصت و امکان اشتغال زنان اندک است و محیط‌های کاری، مناسب یا امن نباشند، دشوارتر از مردان است، ادامه می‌دهد: زنان عموماً مجبورند در مشاغل با دستمزد ناچیز و زمان طولانی به زحمت معیشت خود و خانواده را تامین کنند؛ از همین روست که عمدتا خانواده‌های زن سرپرست عمدتاً جزء لایه‌های فقیر جامعه هستند.

به گفته این جامعه‌شناس حوزه زنان، در مناسبات پدرسالاری که مالکیت و کنترل بر زن از مشخصه‌های آن است، امکان دارد زن بعد از فوت همسر تحت کنترل خانواده همسر قرار گیرد و حقوقی مانند حضانت فرزند یا اداره اموال از او سلب شود. از طرفی نیز این امکان وجود دارد که آزادی‌های فردی‌اش توسط خانواده شوهر یا خانواده والدینی‌اش محدود شود.

کاظمی با بیان اینکه وضعیت بیوگی از نظر اجتماعی وضعیت داغ خورده‌ای است ادامه می‌دهد: زن بیوه شخصی است که تصور می‌شود می‌تواند بالقوه از هنجارها و ارزش‌های جامعه مردسالار تخطی کند، از این رو رفتارهای او زیر ذره‌بین جامعه‌ای قرار دارد که کنترل رفتار زنان در آن امری عادی است. در بعضی مناطق زن بیوه ممکن است، بنابر سنت‌های عشیره‌ای و برای رهایی از فشارهای اجتماعی ناچار به ازدواج با برادر یا بستگان شوهر متوفایش شود که خود نوعی ازدواج اجباری محسوب می‌شود.

چرا ازدواج مجدد برای زنان بیوه نسبت به مردان سخت‌تر است؟

وی با بیان اینکه زنان بیوه برای ازدواج مجدد وضعیت بدتری نسبت به مردان با موقعیت مشابه دارند، به تشریح علت این موضوع می‌پردازد و می‌گوید: در تفسیر ذهنی و فرهنگ جامعه، ازدواج مجدد زن همسرفوت شده به ویژه اگر او فرزند داشته باشد، نوعی بی‌وفایی به همسر درگذشته و نادیده گرفتن نقش مادری است. در این میان زنانی که یک بار ازدواج کرده‌اند و به علت طلاق یا فوت، همسرشان را از دست داده‌اند، فرصت کمتر و موقعیت‌های مطلوب اندکی برای ازدواج مجدد دارند. این دسته از زنان ممکن است به انواع قراردادهای متزلزل ازدواج مانند صیغه، ازدواج موقت و همسر دوم شدن مجبور باشند.

این جامعه‌شناس به دیگر مشکلات زنان بعد از فوت همسرشان اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: در بحث مشکلات زنان بیوه، باید به تبعات بیوه شدن زنان در سنین بالا نیز اشاره کرد که موجب می‌شود زنان سالمند هم از نظر عاطفی وضعیت دردناکی داشته باشند و هم در صورت فقدان استقلال مالی، به دلیل اینکه توان کار کردن و امکان اشتغال‌شان کم است برای گذران زندگی به دیگران وابسته شوند و عزت نفس‌شان فرو بپاشد.

کاظمی با اشاره به اینکه همه زنان بیوه، تبعات و پیامدهای مختلف بیوگی را با کیفیت و شدت یکسان تجربه نمی‌کنند، یادآور می‌شود: میزان تجربه مشکلات بعد از بیوگی به متغیرها و عوامل مختلفی بستگی دارد، که از جمله آنها می‌توان به طبقه اجتماعی، سرمایه اجتماعی و ویژگی‌های فرهنگی جامعه‌ای که زن در آن زندگی می‌کند، اشاره کرد؛ بدیهی است که زن تحصیل‌کرده شاغل و مرفه در شهری بزرگ و با ویژگی‌های شخصیتی قوی و مستقل که در دوره تأهل مجبور به پذیرش نقش‌های زنانگی نبوده، بعد از بیوه شدن راحت‌تر می‌تواند با تبعات و مشکلات اقتصادی و اجتماعی مقابله کند، حال آنکه زنی که در طبقه فرودست در اجتماع سنتی و محدود که از منابع اندکی برخوردار است و احتمالاً زیر نظارت و کنترل اجتماعی بیشتری قرار دارد، این دوره از زندگی برایش بسیار سخت‌تر است و کیفیت زندگی‌اش به طور چشمگیری افت می‌کند.