حکم اعدام پخشان عزیزی در دیوان عالی کشور تأیید شد
۱- هر بار که کار به این جاها میرسد، صدایی در ذهن جامعه میپیچد که نه! اعدامش نمیکنند! مگر میشود مردم یکصدا نجاتش را بخواهند و حکومت اعدامش کند. حتما یک جایی دستی برای امضای حکم میلرزد، حتما یک جایی، ارادهای برای کشیدن صندلی از زیر پای نویدافکاری، یا مصطفیصالحی سست میشود.
۲- اما آنچه واقعا در این سالها
رخ داده این است که اعدام کردند! هیچ دستی نلرزیده! هیچ اراده معطوف به جنایتی برای کشتن نویدافکاریها، فرزادکمانگرها، آرشرحمانیپورها، محمدثلاتها، لقمان و زانیار مرادیها مردد و مستهلک نگشته. اعدام رخ داده و جان مظلومترین انسانها بیسبب گرفته شده.
۳- حالا این ماییم که باید از خودمان بپرسیم که تاکی قرار است میان دو وادی خواهش از حکومت و سوگواری بر مزار کشتهها در رفت و آمد بمانیم؟ حالا این ماییم که باید از خودمان بپرسیم تا کی قرار است همان کلمات مهمل و چرکی که دفعه قبل برای مصطفیصالحی ردیف کردیم برای نویدافکاری تکرار کنیم؟
۴- آقای فعال مدنی! خانم هنرمند! دوست روزنامهنگار! مردم ایران! مرز مدارای ما با این حکومت کجاست؟ چند جوان دیگر باید بیجان شوند، چند انسان دیگر باید گردنهاشان سهم طنابهای دار این حکومت شود تا شما بپذیرید این حکومت شر مطلق است، این حکومت غیرقابل اصلاح است، این حکومت باید برود؟