مادر 4 جوان محکوم به اعدام در شهر شادگان طی نامه ای خطاب به مردان و زنان جهان نوشته اند: "برای نجات فرزندان جوانمان از همه زنان و مردان جهان، خصوصا مادران فرزند درآغوشی که از احساس و عشق مادری به فرزند درایت داشته و از درک علاقه و عاطفه مادری برخوردارند، تقاضای کمک و مساعدت فوری داریم".
مادران محکومین به اعدام طی این نامه خواستار حمایت برای نجات چهارجوان و شنیده شدن صدای مظلومیتشان توسط همه نهادهای مدنی و بین المللی و تلاش همه جانبه برای توقف اعدام فرزندانشان شدند.
متن کامل این نامه که در اختیار ” کمپین صلح فعالان در تبعید” قرار گرفته ، به شرح زیر است:
پس از چهار سال گریه و انتظار و با چشمان خشکیده از اشک خبر تائید اعدام فرزندان جوانمان به نامهای غازی عباسی فرزند احمد متولد ١٣٦١، عبد الرضا امیر خنافره فرزند یونس متولد ١٣٦٦، عبدالامیر مجدمی فرزند هوشنگ متولد ١٣٥٩ و جاسم مقدم پیام فرزند سعید متولد ١٣٦٤ كه به اتهام محاربه و فساد فی الأرض محكوم به اعدام شده اند ، را هفته گذشته شنیدیم.
فرزندانی که جگر گوشه های ما وپدرانشان هستند و ازلحظه دستگیری تا روز محاکمه صوری خصوصا ماههای وجود آنها وبی خبری ما که در اداره اطلاعات اهواز و زیر شدید ترین شکنجه های جسمی وروحی سپری شده وآنان را مجبور به قبول نکرده هائی کردند که قبلا از جانب مأمورین مهندسی و به زبانی غیراز زبان مادری نوشته شده بود.
چهار سال پیش مأموران اطلاعاتی با شبیخون زدن و ورود به خانه های ما در شهردور افتاده و محروم شادگان فرزندانمان را درمحضر و منظرمان سربه کیسه کرده وبه جای نامعلومی بردند وپس از چندین ماه بی اطلاعی وچند سال حبس و با اتهاماتی ملفق بر مبنای ظن وگمان وبا پرونده سازی های قابل تطبیق با قانون مجازات،آنان را بدست قضات خارج شده از رحم همان اطلاعات سپردند وبا حکم از قبل تهیه شده در محاکمه ای صوری وکوتاه ،دستور سپردن جوانان ما را به ماشین اعدام جمهوری اسلامی ایران را از قاضی علی فرهادوند ( شعبه یك دادگاه انقلاب اهواز)و سپس قاضی رضا فرج الهی ( شعبه ٣٢ دیوان عالی كشور)دست نشانده گرفتند.
برکسی وخصوصا فعالین حقوق بشر جهان پوشیده نیست که فرزندان جوانمان در راه چوبه دار وآویزشدن از جرثقیل کشوری (ایران) هستند که در جهان پس از چین رتبه دوم را داراست وحکم اعدام فرزندانمان که تنها فعالیتشان مشارکت فعال در شبهای شعر و ادب و پاسداری متواضعانه از زبان مادری (عربی) بوده را صادر و برای اجرا و قتل فرزندانمان آماده شده اند.
حال ما چهار مادر جگر سوخته پس ازچهار سال شکنجه و عذاب و انتظار همراه استرس و بیخوابی خود و فرزندان و همسرانمان، اکنون مرگ خویش را قبل از اعدام فرزندانمان از خدا آرزومندیم، زیرا ما مثل همه مادران جهان مرگ خویش را بهتر از شنیدن خبر اعدام اولادمان دانسته، چه رسد دیدن و حلق آویز شدن فرزندان جوانمان. ممکن است با مرگ ما چهار مادر برای چهار جوان عرب، نه مادری می ماند و نه زبان مادری، تا حداقل و شاید به جرم دفاع و احیای زبان مادری جهان شاهد اعدام جگرگوشه های ما نباشد.
بدینوسیله و برای نجات فرزندان جوانمان از همه زنان و مردان جهان، خصوصا مادران فرزند در آغوشی که از احساس و عشق مادری به فرزند درایت داشته و از درک علاقه و عاطفه مادری برخوردارند، تقاضای کمک و مساعدت فوری نموده، فریاد ما را برای نجات چهار جوان و جگرگوشه مان به گوش همه نهادهای مدنی و بین المللی رسانده، مانع اعدام آنان شوید.
قبلا از مساعدت همگی تقدیر و تشکر می کنیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر