زینب جلالیان در زندان خوی تحت فشار و آزار و اذیت وزارت اطلاعات و محروم از رسیدگیهای پزشکی قرار دارد.
پدر زینب جلالیان زندانی سیاسی محبوس در زندان خوی طی مصاحبه ای با کمپین حقوق بشر در ایران از بیماریهای فرزندش در زندان و اعمال فشار وزارت اطلاعات به کمپین گفت بهرغم تامین وثیقه سنگین اما وزارت اطلاعات وثیقه را برای مرخصی وی قبول نمیکند.
آقای علی جلالیان همچنین از ممانعت مسئولان زندان از حضور زینب جلالیان برای مراسم خاکسپاری برادرش گفت آنها اجازه حضور در خاکسپاری و ختم برادر زینب را هم ندادند.
پدر زینب جلالیان زندانی سیاسی محبوس در زندان خوی طی مصاحبه ای با کمپین حقوق بشر در ایران از بیماریهای فرزندش در زندان و اعمال فشار وزارت اطلاعات به کمپین گفت بهرغم تامین وثیقه سنگین اما وزارت اطلاعات وثیقه را برای مرخصی وی قبول نمیکند.
آقای علی جلالیان همچنین از ممانعت مسئولان زندان از حضور زینب جلالیان برای مراسم خاکسپاری برادرش گفت آنها اجازه حضور در خاکسپاری و ختم برادر زینب را هم ندادند.
پدر زینب که ۶ ماه قبل با دخترش در زندان خوی ملاقات کرده با بیان این که این زندانی سیاسی دچار ناراحتی قلبی و رودهای شده و علیرغم تامین وثیقه، همچنان از مرخصی محروم است گفت: «دکتر زندان گفته است که قلبش ضعیف است، مریض است و ما نمیدانیم واقعا در چه وضعی است. دوازده سال است که زندان است نه دکتر میبرند نه مرخصی میدهند و فقط همان دکتر زندان است که او را میبیند. سال گذشته با کلی دوندگی و پیگیری، برای دندان اش به دکتر بیرون از زندان بردند اما الان نگران قلبش هستیم. یک چشمش خوب نمیبیند. تمیز نمیبیند. دارو هم که می دهند فایدهای ندارد.»
آقای جلالیان با اشاره به اذیت و آزار وزارت اطلاعات به کمپین گفت: «همه زندانیان با سند بیرون میآیند و مرخصی میآیند اما به زینب مرخصی نمیدهند. گفتند سند بگذارید خیلی زیاد بود یک میلیارد تومان. اما تهیه کردیم چند سند پیدا کردیم گفتند خبر میدهیم ولی دیگر خبر ندادند. بعد گفتند وزارت اطلاعات قبول نمیکند. پرونده زینب دست وزارت است و وزارت قبول نمیکند.»
پدر این زندانی سیاسی در ادامه درخصوص فوت برادر زینب جلالیان و محرومیت او از حضور در مراسم خاکسپاری و ختم برادرش گفت: «من و مادرش ۶ ماه پیش زینب را ملاقات کردیم و دیگر نتوانستیم برویم. هم بیماریم هم کهولت سن. اما خواهر و برادر زینب مدام ملاقات او میروند. ۴ ماه پیش هم که یک پسرم تصادف کرد و فوت کرد دیگر نتوانستم بروم. نگذاشتند زینب برای قبرش هم بیاید. زینب هم هر روز زنگ میزد گریه میکرد. مدام میگفت که برای من که مرخصی درست نکردی. میگفتم نمیدهند من چکار کنم؟ من چند سند جور کردم اما نمی گذارند.»
زینب جلالیان از قدیمیترین زنان زندانی سیاسی در حاکمیت ولایت فقیه بوده و سنگینترین محکومیت (حبس ابد) را در بین زنان زندانی سیاسی دارد.
زندانی سیاسی زینب جلالیان ، متولد ۱۳۶۱ از سال ۱۳۸۷ در زندان به سر میبرد. وی به حبس ابد محکوم شده و در زندان خوی، یکی از شهرهای استان آذربایجان شرقی، زندانی است. خانم جلالیان بیش از ۱۲ سال است که از مرخصی محروم است. او در سال ۱۳۸۶ بازداشت و در سال ۱۳۸۸ به اتهام خروج غیر قانونی از کشور به یک سال حبس تعزیری و به اتهام محاربه از طریق عضویت در پژاک به اعدام محکوم شد. حکم اعدام او در دادگاه تجدیدنظر و دیوان عالی کشور تایید شد اما پس از پیگیریهای محمد شریف، وکیل او، حکم خانم جلالیان با یک درجه تخفیف تبدیل به حبس ابد شد.
زندانی سیاسی زینب جلالیان ، متولد ۱۳۶۱ از سال ۱۳۸۷ در زندان به سر میبرد. وی به حبس ابد محکوم شده و در زندان خوی، یکی از شهرهای استان آذربایجان شرقی، زندانی است. خانم جلالیان بیش از ۱۲ سال است که از مرخصی محروم است. او در سال ۱۳۸۶ بازداشت و در سال ۱۳۸۸ به اتهام خروج غیر قانونی از کشور به یک سال حبس تعزیری و به اتهام محاربه از طریق عضویت در پژاک به اعدام محکوم شد. حکم اعدام او در دادگاه تجدیدنظر و دیوان عالی کشور تایید شد اما پس از پیگیریهای محمد شریف، وکیل او، حکم خانم جلالیان با یک درجه تخفیف تبدیل به حبس ابد شد.
زینب جلالیان با شکنجههایی چون بازجویی با دستبند و پا بند، زدن متوالی کابل به کف پا و همچنین تهدید به تجاوز در حین بازجویی روبرو بوده است. در جریان یکی از جلسات بازجویی، در حالی که بازجو وی را تهدید به تجاوز جنسی کرده بود، در مقابل اعتراض او، بازجو با میله آهنی آن چنان محکم بر سر او کوبید که منجر به بیهوشی زینب گردید.
بارها و بارها تحت فشار قرار گرفت تا جلوی دوربین برود و اعتراف و مصاحبه کند. ولی تسلیم نشد و به این کار تن نداد.
وی مدتی نیز در زندان دیزلآباد کرمانشاه محبوس بود و در آذرماه ۱۳۹۳، بدون اطلاع قبلی به خانواده و وکیلش، به زندان خوی منتقل شد.
بارها و بارها تحت فشار قرار گرفت تا جلوی دوربین برود و اعتراف و مصاحبه کند. ولی تسلیم نشد و به این کار تن نداد.
وی مدتی نیز در زندان دیزلآباد کرمانشاه محبوس بود و در آذرماه ۱۳۹۳، بدون اطلاع قبلی به خانواده و وکیلش، به زندان خوی منتقل شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر