۱۳۹۸ مهر ۱۵, دوشنبه

متن سخنرانی درجلسه اعدام واقوام

با سلام و سپاس از فرصتی که دارم هرچند کوتاه ولی بازهم غنیمتی است برای بازتاب نقض حقوق
اقوام ایرانی اگر چه بقول معروف مشتی است از خروارها، البته من سعی کرده ام در هر زمینه ای یکی
دوخبر را انتخاب کنم اما باز هم اعلام می کنم که آنچه در ادامه می اید تنها نمونه ها و یا بهتر بگویم
جزئی است از کل آنچه که طی ماه گذشته و بطور کلی هرماهه بر اقوام و ملیت های ایرانی گذشته و می
گذرد

اول اعدام ها که متاسفانه و بقول آقای ابوطالبی از در و دیوار کشورمون اعدام می باره و بیشترین تعداد
از این جنایت قانونی اقوام و ملیت ها راهدف گرفته است
درشهرهای بندرعباس بروجرد اذربایجان غربی 3 نفر، دراستان هرمزگان 4 نفر، دراستان سیستان
وبلوچستان 2 نفر، و دراستانهای دیگر کشورمان حداقل 1 نفر اعدام داشتیم.اجازه بدین خدمتتون عرض
کنم که در6 ماهه اول سال۲۰۱۹میلادی۱۱۰نفراعدام شدند و در6 ماهه اول امسال منظورم سال 98
هست 137نفر و در دوهفته اول مهر نیز دستکم 22 نفر در ایران اعدام شده‌اند یعنی تقریبا هر روز دو
نفر.
متاسفانه در حال حاضر تهدیدات همه جانبه بر قومیت های مختلف ما بزرگترین چالشی است که هویت
ملی آنها را نشانه گرفته است و در اینباره فرصت دیگری لازم است تا به تک تک این تهدیدات
بپردازیم.
اما آنچه بیش از همه آزار دهنده است نادیده گرفتن مواد و معاهدات بین المللی و حتی قانون اساسی
ایران است از اول تا آخر .
بهتر بگویم در بند بند منشور حقوق بشر شما حتی یک مورد را یافت نخواهید کرد که بیانگر پایبندی
مسئولین نظام جمهوری اسلامی به آن باشد البته در عمل و نه در شعارماده 1 . 2 و 3 وبطور نمونه
برایتان قرائت میکنم، چنانچه سایر مواد یاد شده را نیز مطالع کنید به صد ق گفتار من خواهید رسید.
مادهٔ اول تمام افراد بشر آزاد بدنیا میایند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند. همه دارای عقل و
وجدان میباشند و باید نسبت بیکدیگر با روح برادری رفتار کنند.
مادهٔ دوم هر کس میتواند بدون هیچگونه تمایز مخصوصا از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب،
عقیدهٔ سیاسی یا هر عقیده دیگر و همچنین ملیت، وضع اجتماعی، ثروت، ولادت یا هر موقعیت دیگر،
از تمام حقوق و کلیهٔ آزادی‌هائیکه در اعلامیه ذکر حاضر شده است، بهره‌مند گردد.
بعلاوه هیچ تبعیضی بعمل نخواهد آمد که مبتنی بر وضع سیاسی، اداری و قضائی یا بین‌المللی کشور یا
سرزمینی باشد که شخص بآن تعلق دارد، خواه این کشور مستقل، تحت قیومیت یا غیر خودمختار بوده یا
حاکمیت آن بشکلی محدود شده باشد.
مادهٔ سوم هر کس حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد.
و خبر امیدوارکننده اینکه به لطف مردم خوش فکرکشورمان و با ایجاد کمپین های مختلف حقوق بشر
ایران 55 نفر زندانی از اجرا احکام خود رهایی یافته اند که از این تعداد46 نفردراستان کرمان و 5 نفر

دراستان خراسان و 2 نفر دراستان چهارمحال بختیاری و 2 نفر نیز در بندرعباس و گچساران را شامل
می شود. به امید روزی که تمامی زندانی های اعدامی بخشیده شوند
وموضوع بعدی
موضوع خودکشی و خودسوزی.که در شهریور نیز همانند 6 ماهه اول امسال یکی دیگر از
معضلاتی است که اغلب جوانان ما با آن دست به گریبانند. و متاسفانه در بین زنان و دختران آن مناظق
بیش از آقایان مشاهده می شود بر اساس آمارهای منتشر شده درماه گذشته 26 نفر دست به خودکشی
زده اند.
خودسوزی یک زن جوان در بوکان، یک کودک 15 ساله و یک دختر ١٢ سالە در سقز، خودکشی سە
شهروند از جملە دو نوجوان در سنندج، یک نوجوان ١٥ سالە در پیرانشهر، و یک زن جوان در
کامیاران، یک دختر ١٨ سالە در نقدە، یک زن در دهگلان و 3 خودکشی دیگر در استان های
خوزستان مازندران و خراسان انجام شده است.
همانطور که قبلا نیز اشاره شده متاسفانه 14 نفر از کل تعداد این آمار به خانم ها تعلق داشت وسن
خودکشی و خودسوزی ها از12 سال تا 50 سال را در بر گرفته است که این نقطه بسیارتاریکی و
تامل برانگیز درتاریخ حقوق شهروندی است که بازهم متاسفانه از رشدی چشمگیر برخوردار است.
در ریشه یابی و جستجوی علت و علل این خودکشی ها و خودسوزی ها به مشکلات اجتماعی فرهنگی
اقتصادی می رسیم از جمله بیکاری، فقر، افسرده گی، محرومیت، عدم اطمینان نسبت به آینده و ... است
که در حال حاضر گریبان خانواده ها را گرفته است در اینجا توجه شما. و بویژه مسئولین امر را به متن
ماده 22 اعلامیه جهانی حقوق بشر جلب می کنم: مادهٔ 22 اعلامیه جهانی حقوق بشر:
هر کس بعنوان عضو اجتماع حق امنیت اجتماعی دارد و مجاز است بوسیله مساعی ملی و همکاری
بین‌المللی حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خود را که لازمهٔ مقام و نمود آزادانه شخصیت او است
با رعایت تشکیلات و منابع هر کشور بدست آورد. به امید آن روزی که شاهد چنین رویدادهایی
در کشورمان نباشیم.
حالاچندخبر ازکولبران وسوختبران
بحث کولبران و سوحتبران و در حقیقت پیامد پرونده سنگین و قطور اختلاس و پولبران که در این میان
سهم کارگران و جوانان بومی فقط شلیک مستقیم تیر است و گلوله و یا مصادره اموال و ..احشام شان.
به دست نیروهای سپاه پاسداران و نیروهای مرزی می باشد.
کشته شدن یک سوختبر بلوچ با شلیک مستقیم سپاه در مرز کلگان ، زخمی شدن دو کولبر در مرزهای
ارومیە، یک کولبر در شهرستان خوی، کشته و زخمی شدن دو کولبر در سردشت، کشتە شدن یک
کولبر در مرزهای پیرانشهر، شلیک مستقیم ماموران یگان امداد به یک شهروند بلوچ در مسیر گراغه
۵۰ کیلومتری زاهدان، یک سوخت بر در شهرستان قصرقند، شلیک مستقیم به یک صیاد در قشم و به
اتوموبیل دونفر در یکی از روستا های مهاباد و..... اجازه بدهید از یک نمونه بعنوان مثال یاد کنم بزنم :

ماموران یگان امداد در مسیر گراغه ۵۰ کیلومتری زاهدان بدون هیچ علامت ایست و توقفی به خودرو
پژو ۴۰۵ از روبرو با شلیک مستقیم نیروهای مسلح راننده را میکشند.
راننده خود رو حمزه براهویی نام داشت و ۳ تا گوسفند در جعبه خودروی خود حمل می کرد، بدون
هیچ گونه بار قاچاق بدون ایست قبلی، بدون تحقیق، بدون هیچگونه سابقه کیفری ..
حمزه براهویی ۲۸ ساله متاهل و دارای ۳ فرزند و تنها نان آور خانواده اش بود. و چه بسیارند حمزه
های بارهویی باسن های22، 20، 18، 30 و ..... حتی زنان و نوجوانانی که اینگونه به تیر غیب دچار
میشوند و جان می بازند
در اینمورد نیز امارها حاکی از ان است که در شهریور ماه 10کولبر زخمی، و3 کشته درکردستان،
یک کشته درسیستان و بلوچستان، 2 سوختبر زخمی و یک سوحتبر کشته، و در مهاباد نیز 2 جوان
مهابادی براثر شلیک مستقیم نیروهای مسلح کشته شدند و یک صیاد در قشم براثرشلیک مستقیم نیروهای
امنیتی جان باخت.
با هم مرور کنیم ماده 23 اعلامیه جهانی حقوق بشر را: هر کس حق دارد کار کند، کار خود را آزادانه
انتخاب نماید، شرایط منصفانه و رضایت بخشی برای کار خواستار باشد و در مقابل بیکاری مورد
حمایت قرار گیرد
بند 9 اصل سوم قانون اساسی نیز به رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام
زمینه‌های مادی و معنوی می پردازد و بند 12 آن تاکید دارد بر پي ريزی اقتصاد صحيح و عادلانه
برطبق ضوابط اسلامی جهت ايجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محروميت در زمينه های
تغذيه، مسكن، كار، بهداشت و تعميم بيمه .
واما اصل 19 قانون اساسی که مسئولا نسبت به مفاد آن کور و کر و لالند می فرماید: مردم ایران از
هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز
نخواهد بود.
ومن عرض میکنم که اگر مسولین فقط به رعایت این اصل بپردازند دنیای پیرامون اقوام و ملل ایرانی
از هر نظر بهشت خواهد شد.
اما وقتی مشکلات اقتصادی، نبودن شغل مناسب و متناسب با تحصیلات افراد، تورم وعدم توزیع
امکانات مناسب در استانها مخصوصا استانهای مرزی کشوربه وفور قابل درک و لمس است، افراد با
توجه به پایین امدن ارزش پول ملی، برای امرار معاش دست به قاچاق کالا وسوخت میزنند دولت
بجای درمان و رفع نیاز های شهروندان، صاحبان اینگونه مشاغل را به رگبار گلوله می بندد و
درحقیقت خود به ثبت و ضبط اموال و احشام آنان می پردازد و اینست تنها راهکارعملی دولت
جمهوری اسلامی ایران .
درپایان جمله ای کاملتر از «« ای داد از بیداد »» را نیافتم لذا صمیمانه پایان این بیداد را آرزومندم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر