۱۳۹۷ فروردین ۱۰, جمعه

⛔️بخاطر کودکانمان، پایتخت را نبینیم!⛔️



✍️فرشید یزدانی*  

 خشونت علیه کودکان یکی از بزرگترین معضلات عرصه کودکی کشورمان به شمار می‌رود. خشونتی که جنبه‌های مختلف دارد، از خشونت‌های جسمی و روانی گرفته تا خشونت‌های جنسی. نمودهای آن را می‌توان در آمار کودک‌آزاری در خانواده‌ها و مدارس، کار کودکان و ازدواج کودکان دید.

 درحالی‌که قریب به یک چهارم ازدواج‌های کشورمان، ازدواج‌های کودکانه است و در‌حالی‌که مطابق آمار ثبت‌احوال فقط در سال ۹۴ قریب به ۱۳ هزار کودک به‌واسطه طلاق‌، بیوه شده‌اند، متأسفانه صدا‌و‌سیما نیز مروج این‌گونه خشونت‌ورزی شده است. حداقل انتظار از مسئولان محترم این نهاد این است که اگر مرهمی بر زخم‌های جامعه نیستند، نمک‌پاش بر این زخم‌ها نیز نباشند. 

در سریال پربیننده‌ای چون پایتخت، دو کودک در معرض معامله هستند برای ازدواج. این رویکرد یعنی ترویج برده‌داری جنسی و خشونت جنسی علیه کودکان، در لفافه‌ای از تکنیک‌های سمعی و بصری و البته موعظه‌های شبه‌اخلاقی. موعظه‌هایی که مبانی ایجابی آن عمدتاً برخاسته از چارچوب‌های سلطه‌گری و رویکردهای مردسالارانه است. رویکردی که زنان و دخترکان را ابزاری برای ارضای هواهای نفسانی خود می‌بیند. رویکردی که نه با مبانی، چارچوب‌ها و نفس کرامت‌بخش دینی همخوان است و نه در چارچوب‌های انسانی می‌گنجد.

 این سریال خشونتی پنهان را چنان ترویج می‌کند که گویا امری عادی و مسلم است و نه امری تقبیح‌شده. خواستگاری از دو کودک ۱۲-۱۳ ساله و استفاده از آن به‌عنوان یکی از سوژه‌های اصلی سریال و طبیعی نشان دادن آن، بدون آنکه به مبانی انتخاب در ازدواج پرداخته شود، نشانی از تفوق امر سوداگری در این میان است. لازم است به دست‌اندرکاران این سریال یادآور شد که برای جذابیت سریال نیازی به تخریب مناسبات اجتماعی و توسل به هر امری هر چند مذموم نیست.
چنانچه گفته شود این امر یک امری واقعی است که در جامعه اتفاق می‌افتد، این پرسش نیز باید جواب داده شود، پس 

نقش هنر و رویکرد نقادانه و اصلاح‌گرانه در این میانه چیست؟ آیا ترویج همان مناسبات خطای اجتماعی است؟ پس ترویج اختلاس و فساد نیز بدون رویکرد نقادانه باید نمایش داده شود؟

همان‌گونه که می‌دانیم، ازدواج یکی از بزرگترین و شاید بزرگترین انتخاب هر فرد در زندگی خصوصی‌اش است، انتخابی که باید تمامی وجوه عقلانی و احساسی فرد بر آن صحه بگذارد، اما معلوم نیست چگونه کودکی که امکان دادوستد اموال منقول(دارای سند) و غیرمنقول را ندارد، می‌تواند به عقد ازدواج درآید. کودکان بنا به رفتار بزرگسالان، ازدواج را بیشتر یک بازی می‌بینند، نه اقدامی که تمامی سرنوشت آنان را جهت می‌دهد. ازدواج امری است بسیار فراتر از مسایل جنسی، اما سریال مذکور با یک رویکرد بزرگسال‌محور و سلطه‌گرانه ازدواج کودکان را امری طبیعی می‌نمایاند. کاش دست‌اندرکاران این سریال اندکی بیشتر به عواقب این اقدام خود می‌اندیشیدند.
بخاطر کودکانتان، کودکانمان و به حرمت کودکی‌هایمان این سریال را نبینید.

 *مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر