۱۳۹۷ اردیبهشت ۷, جمعه

«ظریف دروغگو است»؛ کاربران توییتر دروغ‌های ظریف را جهانی کردند

دروغ های محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در شورای روابط خارجی آمریکا و در مصاحبه با رسانه های این کشور، درباره نقض حقوق بشر در ایران بالاخص حجاب اجباری، حقوق بهائیان و همجنسگرایان، موجی از انتقادات را در شبکه های اجتماعی به دنبال داشت.

هزاران توییت با هشتگ #ZarifIsALiar به معنی «ظریف یک دروغگو است» به زبان های فارسی و انگلیسی، بخشی از این واکنش بود.

در این کمپین خودجوش بیشتر به مواردی مانند نقض حقوق بهائیان در ۴۰ سال گذشته، سرکوب زنان و حجاب اجباری و سرکوب سیاسی دگراندیشان و مخالفان سیاسی اشاره شد. اعتراضات صورت گرفته همچون دیگر اعتراضات کاربران فضای مجازی مختص به یک روز نبود و کاربران شبکه های اجتماعی خواهان ادامه این اعتراضات با استفاده از هشتگ #ZarifIsALiar بوده اند.



کاربران توییتر عمدتا با عناوینی همچون «دروغگو» و «فریبکار» از جواد ظریف نام برده و وضعیت حقوق بشر در ایران را برخلاف سخنان وی بحرانی و غیر قابل قبول دانستند.
مکتوب”توییت کرد: «جواد ظریف نماینده حکومت جنایتکار ج.ا به دروغ افکار عمومی را به ضرر ما مردم و به نفع حکومت مصادره کرده. او به راحتی در چشم جهانیان دروغ میگوید که حجاب فرهنگ ایرانیان است و همه به قانون احترام میگذارند. امشب او و حکومتش را بی آبرو میکنیم.» #ZarifIsALiar
بسیاری از کاربران توییتر، مخالفان جمهوری اسلامی هستند که لزوما از اکتیویست های شناخته شده نبوده و بسیاری از آنان صرفا قربانیان وضعیت موجود در ایران بوده و خود را شهروندی عادی اما مسئولیت پذیر می دانند.
“شهرزاد” یکی از همان شهروندان منتقد جمهوری اسلامی است که در توییتر خود در اعتراض به دروغ های ضعیف می نویسد: «به برکتِ قوانین ج.ا بانوان مجاز هستند که در منزل، مقابلِ همسر خود، حجاب اسلامى را رعایت نکنند، اگر این آزادى نیست، پس چیست؟ گوه است!؟ #ZarifIsALiar».
رضا یونسی” کنشگر مدنی با انتشار اطلاعاتی درخصوص آنالیز هشتگ ZarifIsALiar در توییتر خود نشان میدهد که اکثریت توییت ها از داخل ایران بوده و در کنایه به مدافعان جمهوری اسلامی از جمله نجاح محمدعلی که شهروندی عراقی است اما همواره در رسانه های فارسی زبان به دفاع از جمهوری اسلامی و سپاه قدس می پردازد، نوشته است: «این آنالیز هشتگ #ZarifIsALiar را ذخیره کنید تا بعدا فردی مانند نجاح محمدعلی ادعا نکند که این توییتها از جانب عربستان و اسرائیل ترند شدند».
امیر اعتمادی” فعال سیاسی و از اعضای دانش آموختگان لیبرال، دروغگویی های ظریف را مربوط به دوره احمدی نژاد ندانسته و اشاره می کند که «اگر اخیرا متوجه دروغ‌گو بودن جواد ظریف شدید، خوبه که یک تجدیدنظر اساسی در نگاهتون به دنیای پیرامون بکنین. ظریف ۳۹ ساله که برای دفاع از آرمان‌های تباه امام و رهبرش دروغ می‌گه. در دوره احمدی‌نژاد هم در نیویورک دروغ می‌گفت. در دوره روحانی فقط مجبوره بیشتر دروغ بگه.»
آتش” نام مستعار یک شهروند بهایی در توییتر است که در اعتراض به سخنان جواد ظریف به مشکلاتی که برای خانواده خود پیش آمده اشاره می کند و نوشته است: «پدرم بیشتر از ۳۰ سال بدون یک تخلف در کارش شرافتمندانه کار کرد. حالا چند سال شده که کسب و کارش پلمپ شده بدون دلیل و تخلفی چون #بهایی بودن جرم است. آقای ظریف به پدرم و بقیه پدرهای بهایی توهین کرده که مجرم هستند. پدر من مجرم نیست، فقط بهایی است.»

سپهر عاطفی نیز دیگر شهروند بهایی است که در نقد سخنان دروغ جواد ظریف توییت کرده است: «حالا که بهایی بودن جرم نیست لطفا بگویید چرا من و هزاران بهایی دیگر اجازه تحصیل در دانشگاه های رسمی کشور را نداریم؟ بگویید پدربزرگ ساده و کشاورز من به کدامین جرم در سال ۱۳۵۹ تیرباران شد؟»
محمدجواد ظریف پیشتر هم مانند محمود احمدی نژاد گفته بود که ما در ایران زندانی سیاسی نداریم. او این بار هم در آمریکا گفته که زنان ایران آزادند تا در خانه خودشان هر کاری دلشان خواست انجام دهند.

توییت های با هشتگ #zarifisalier آنقدر زیاد بوده که به یکی از داغ ترین هشتگ های توییتر در سرتاسر جهان تبدیل شده است.

۱۳۹۷ اردیبهشت ۴, سه‌شنبه

گزارش سالانه وزارت خارجه آمریکا درباره نقض حقوق بشر در ایران و سایر کشورها

وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا در گزارش سالانه‌ای که درباره وضعیت حقوق بشر نزدیک به ۲۰۰ کشور منتشر کرده است از ایران، روسیه، چین و کره شمالی به عنوان کشورهای که به طور “روزانه” حقوق انسانی شهروندانشان را نقض می‌کنند نام آورده و گفته است که این چهار کشور از نظر “اخلاقی سزاوار نکوهش” هستند.
این گزارش با مقدمه‌ای به امضای جان سالیوان، سرپرست موقت وزارت خارجه آمریکا در روز ۲۰ آوریل ۲۰۱۸ برابر با ۳۱ فروردین ۱۳۹۷ در پایگاه “دفتر دموکراسی، حقوق بشر و کارگری” این وزارتخانه منتشر شده است.
بخش مربوط به ایران در ۴۸ صفحه به فهرست نقض حقوق بشر در ایران در سال ۲۰۱۷ در حوزه‌های مختلف می‌پردازد از جمله: اعدام‌ها، قتل‌های فراقانونی و نقض حق زندگی، مفقود شدن افراد به دست نیروهای امنیتی، شکنجه و مجازات خلاف شأن انسانی، زندانی کردن افراد برای عقیده و یا کنش سیاسی، مذهبی، قومی، نقض حقوق قضایی متهم‌ها، نقض حق داشتن وکیل، ضبط غیرقانونی اموال، نقض حریم خصوصی شهروندان، آزادی بیان و رسانه، نقض حق دسترسی به اطلاعات، آزادی اینترنت، فرهنگ و فضای دانشگاهی، آزادی حرکت، آزادی عقیده و مذهب، حق بیان هویت جنسیتی و گرایش جنسی، و حقوق کارگران…
جان سالیوان در توضیح این گزارش گفته است که این پژوهش در حوزه حقوق بشر به عنوان منبع معتبر توسط نهادهای دولتی در آمریکا از جمله کنگره ایالات متحده، نهاد‌های وابسته به بازوی اجرایی دولت و نهادهای قضایی برای تصمیم گیری‌ها در موضوعات مختلف از قبیل کمک به پذیرش پناهنده استفاده خواهد شد.
سرپرست وزارت خارجه آمریکا نوشته است که: «حکومت‌هایی که آزادی بیان و آزادی برگزاری اجتماعات را محدود می‌کنند، نسبت به اقلیت‌های قومی، دینی و دیگر اقلیت‌ها خشونت می‌کنند و یا اجازه خشونت به آنها را می‌دهند، و یا شأن اساسی انسانی افراد را نادیده می‌گیرند شایسته نکوهش هستند و منافع ما را نادیده می‌گیرند».
خیزش دی ماه و تظاهرات‌های سرتاسری در ایران در گزارش در چند قسمت گنجانده شده‌اند از جمله کشته شدن معترضان در زندان و دستگیری تعداد زیادی از جوانان. اما گزارش وزارت خارجه آمریکا توجه ویژه‌ای هم به موضوع مصونیت فراقانونی نیروهای امنیتی و لباس شخصی در اعمال خشونت علیه معترضین و شرکت‌کنندگان در تظاهرات عمومی دارد. به گفته این گزارش، سوء استفاده‌های نیروهای امنیتی و بسیجی از قدرت بررسی نمی‌شوند و هیچ روند قانونی شفافی در رسیدگی به جرایم آنها در خشونت به شهروندان وجود ندارد و این نیروها مصونیت فراقانونی دارند.
ادامه اعدام‌ها
در این گزارش آمده که از ماه اکتبر ۲۰۱۷ حکومت ایران بیش از ۴۳۷ نفر را اعدام کرده است که تنها ۷۰ اعدام به طور رسمی همراه با اطلاعاتی مانند تاریخ اعدام، نام اعدام شده و اتهام او منتشر شده‌اند.
با وجود الحاق یک ماده به قانون مبارزه با مواد مخدر برای تخفیف در مجازات اعدام جرایم مربوط به مواد مخدر، به گزارش وزارت خارجه آمریکا بیشتر اعدام‌های سال ۲۰۱۷ در ایران مربوط به جرایم مرتبط با مواد مخدر بوده است. بر اساس «قانون الحاق یک ماده به قانون مبارزه با مواد مخدر» که سوم آبان ۱۳۹۶ ابلاغ شد مجازات اعدام درباره برخی از قاچاقچیان مواد مخدر حذف شد و این افراد به جای اعدام به “حبس درجه یک تا ۳۰ سال” محکوم می‌شوند.
در این گزارش سالانه از محمدعلی طاهری و عرفان حلقه هم نام آورده شده و به این اشاره شده که او تا به حال چندین بار به اعدام محکوم شده است. حکم طاهری آخرین بار در آبان‌ ماه ۱۳۹۶ جاری به دلیل “عدم مطابقت با قوانین” از سوی دیوان عالی کشور نقض شد و گزارش ضمن اشاره به این موضوع از دستگیری گسترده حامیان طاهری توسط اطلاعات سپاه پاسداران انتقاد می‌کند.
زندان‌های پرجمعیت
این گزارش همچنین از شرایط زندان‌ها در ایران انتقاد می‌کند و می‌گوید با بیش از ۲۰۰ هزار نفر زندانی، زندان‌های ایران سه برابر گنجایش‌شان جمعیت دارند و به این دلیل بسیاری از زندانیان فضای کافی برای زندگی در زندان ندارند. وضعیت بهداشت و سلامتی در زندان‌ها هم بد توصیف شده و در گزارش نام بخری زندانی‌ها آمده است که در زندان‌ها به دلیل مناسب نبودن مراقبت‌های پزشکی صدمه جانی می‌بینند – از جمله فردین فرامرزی که در ۱۹ ژوئن ۲۰۱۷ در زندان مرکزی سنندج در زندان جان خود را از دست داد.
گزارش همچنین به لیست زندانیانی می‌پردازد که دو تابعیتی هستند و در ایران به‌صورت “خودسرانه و طولانی‌مدت” و بر اساس “اتهامات سیاسی” بازداشت شده‌اند.
وضعیت زندانی‌های بهایی، زندانی‌های قومی و زنان در زندان هم هرکدام مجزا بررسی شده است.
به شرایط زندان رجایی شهر به ویژه وضعیت بد خدمات بهداشت و درمان در این زندان هم گزارش اشاره می‌کند به ویژه در دوران اعتصاب غذای زندانیان سیاسی در ماه ژوئیه ۲۰۱۷ که منجر به انتقال ناگهانی بیش از ۵۰ زندانی سیاسی، از جمله حداقل ۱۵ زندانی از بند ۱۲ به بنده امنیت ویژه ۱۰ در زندان شد.
نقض حقوق انسانی با مشارکت ایران در جنگ سوریه
بخشی از این گزارش مربوط به درگیری نیروهای سپاه قدس در جنگ داخلی سوریه و در حمایت از حکومت بشار اسد است. گزارش همچنین به حمایت ایران از گروه‌های تروریستی در عراق می‌پردازد.
در گزارش با استناد به گزارش دیدبان حقوق بشر آمده است که ایران در این جنگ قراردادها و قوانین بین‌المللی را نقض کرده و سربازان کودک را به میدان جنگ فرستاده است. همچنین نوشته است که ۱۴ نفر از این کودکان در لشگر فاطمیون – که لشگر مهاجران افغانستانی‌ای هستند که از سوی سپاه به سوریه فرستاده شده‌اند – کشته شده‌اند.
ایجاد محدودیت حرکت برای سیاست مداران مخالف
در این گزارش به ادامه حصر رهبران جنبش سبز میرحسین موسوی و مهدی کروبی و همسر موسوی، زهرا رهنورد اشاره شده و آمده است که محمد خاتمی، رئیس‌جمهوری پیشین ایران نیز در ایران آزادی حرکت ندارد، از دادن اظهارات عمومی منع شده و رسانه‌ها هم حق انتشار نام یا تصویر او را ندارند.
گزارش همچنین به سرکوب مداوم اصلاح طلبان در ایران اشاره کرده است.

تایید حکم اعدام محمد ثلاث در دیوان عالی

غلامحسین اسماعیلی رئیس کل دادگستری استان تهران از تایید حکم صادره برای راننده اتوبوس حادثه پاسداران در دیوان عالی کشور خبر داد. محمد ثلاث متهم به قتل سه نفر از ماموران نیروی انتظامی در حادثه خیابان پاسداران به سه فقره اعدام، یک سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده بود که این رای در دیوان عالی تایید شده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از مهر، غلامحسین اسماعیلی در خصوص آخرین وضعیت پرونده راننده اتوبوس حادثه پاسداران گفت: “دیوان عالی کشور حکم این پرونده را تایید کرده است”.
وی در خصوص زمان اجرای حکم این پرونده گفت: “تمام تلاش مان این است که در اسرع وقت اجرا شود. در حال حاضر پرونده برای طی مراحل قانونی اجرا، به دادسرای اجرای احکام ارسال شده است”.
محاکمه سایر متهمان به زودی
رئیس دادگستری استان تهران در خصوص پرونده تعداد دیگری از متهمان حادثه پاسداران گفت: “پرونده این افراد به دادگاه ارسال شده است و به زودی محاکمه می شوند. تایید شده است که شعبی که این پرونده ها در اولین فرصت تعیین وقت بکنند و رسیدگی انجام شود”.
۸ اسفند سال گذشته بود که حکم اعدام محمدرضا ثلاث متهم به قتل سه نفر از ماموران نیروی انتظامی در حادثه خیابان پاسداران از سوی شعبه ۹ دادگاه کیفری یک استان تهران صادر شد. وی به سه فقره اعدام، یک سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده بود که این رای در دیوان عالی تایید شده است.
متهم این پرونده در سه جلسه محاکمه شد که آخرین جلسه، ۲۷ اسفند ماه سال گذشته بود.
بهمن ماه سال ۹۶، تجمع شماری از دراویش گنابادی در خیابان گلستان هفتم پاسداران منجر به درگیری با پلیس شد و در نهایت به خشونت کشیده شد. طبق اعلام پلیس در این درگیری یک راننده منتسب به معترضین با اتوبوسی که در محل پارک شده بود، به سوی گروهی از مأموران آمد و سه نفر از ماموران نیروی انتظامی توسط اتوبوس مذکور و یک بسیجی هم توسط یک ماشین سمند زیر گرفته و کشته شدند، یک بسیجی دیگر هم بر اثر ضرب و شتم کشته شد و ۳۰ مامور نیز زخمی شدند.
پس از صدور کیفرخواست و تفهیم اتهام سه فقره قتل عمدی و اخلال در نظم عمومی به متهم این پرونده و برگزاری سه جلسه دادگاه در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی محمدی کشکولی، در نهایت حکم قصاص این متهم صادر شد.
محمد ثلاث در اولین جلسه دادگاه نیز از ضرب و شتم خود قبل و پس از بازداشت توسط نیروهای انتظامی گفت و عنوان کرده بود که قصدی برای آسیب رساندن به دیگران نداشته بلکه به دلیل ضرباتی که خورده بود شرایط عصبی را تجربه می‌کرده و به دلیل تمیز نبودن شیشه ماشین امکان دید مناسبی نداشته است.
در نیمه‌شب ۱۴ بهمن‌ماه ۹۶ نیز حضور پر تعداد نیرو های امنیتی و انتظامی در اطراف منزل دکتر نور علی تابنده با واکنش منفی سایر دراویش رو به رو شد، دراویش گنابادی در حمایت از قطب خود تجمعاتی اطراف منزل دکتر تابنده تشکیل دادند. این تجمعات با دخالت نیروهای انتظامی و لباس شخصی به خشونت کشیده شد.
طی این درگیری صدها تن از دراویش معترض توسط نیروهای امنیتی با خشونت و ضرب و شتم بازداشت و به زندان منتقل شدند.

احضار خبرنگار اصلاح طلب به جرم «توهین به معصومین»



امیرحسین امیراسماعیلی٬ روزنامه نگار روزنامه جهان صنعت به علت یک توییت تحت تعقیب قضایی قرار گرفت.تسنیم٬ خبرگزاری نزدیک به سپاه پاسدارن٬ نوشت: او توسط دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شده است.
امیرحسین امیر اسماعیلی در حساب کاربری‌اش در توییتر نوشته بود: «درباره علت شهادت امام رضا دو تا روایت هست که یکیش میگه ایشون با خوردن انگور مسموم شدن و دیگری میگه علتش آب انار بوده٬ پس صد در صد ایشون به آب انگور و چیپس و ماست هم علاقه داشتن٬ اونوقت علم الهدی میگه رقص و موسیقی هتک حرمت به امام رضاست! برو خالی نبند اما رضا از خودمونه بابا»
این روزنامه نگار ساعتی بعد از آن توییتش را حذف و تا کنون چند بار متن هایی مبنی بر عذرخواهی منتشر کرده است. اما این پوزش خواهی مورد توجه قرار نگرفت.
امیرحسین امیراسماعیلی به دلیل حواشی پیش آمده از روزنامه جهان صنعت تعلیق شده است.
روزنامه جهان صنعت در توییتر نسبت به این توئیت خبرنگار اینطور واکنش نشان داد:
توهین در روزنامه جهان صنعت هیچ جایی ندارد علی الخصوص که به مقدسات یا ائمه اطهار باشد،بنابراین ضمن رد انتساب توئیت توهین آمیز آقای امیرحسین میراسماعیلی تاکید میکند همواره احترام به مقدسات و ائمه جزو خط قرمزاهی ما می باشد و برخورد لازم با ایشان صورت گرفته است.
گفتنی است برخی از کاربران «ارزشی» توییتر نیز در حال هماهنگی برای برگزاری تجمعی مقابل دادستانی برای برخورد هرچه شدیدتر با این روزنامه نگار هستند و بحث و جدل بر سر این موضوع در توئیتر همچنان با هشتگ  ادامه دارد.

نجیبه صالح زاده همسر محمود صالحی فعال کارگری تبرئه شد


شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی شهرستان سقز، نجیبه صالح زاده همسر «محمود صالحی» فعال کارگری که پرونده او به اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی در فضای مجازی” در این شعبه تحت بررسی قرار گرفته بود را تبرئه کرد.
 به نقل از کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، نجیبه صالح زاده در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۳۹۶ به اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی در فضای مجازی” در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی شهرستان سقز مورد محاکمه قرار گرفت بود، از اتهام وارده تبرئه شد.
نجیبه صالح زاده، سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۶ به اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق مصاحبه با رسانه‌های بیگانه و خارج از کشوری محاکمه شد بود. وی ضمن رد این اتهام اعلام کرد” اگر دفاع از همسرم (محمود صالحی) تبلیغ علیه نظام محسوب می‌شود حرفی برای گفتن ندارم؟
نجیبه صالح زاده، روز یکشنبه اول بهمن سال گذشته طی یک تماس تلفنی به شعبه سوم دادیاری دادگستری شهرستان سقز احضار شده بود. علت احضار او «گزارش اداره اطلاعات شهرستان سقز» اعلام‌ شده بود و طی این احضاریه از نجیبه صالح زاده خواسته بودند، طی پنج روز خود را به دادگستری معرفی کند، روز یکشنبه ۸ بهمن‌ماه، نجیبه صالح زاده با حضور در شعبه سوم دادگستری شهرستان سقز تفهیم اتهام شده بود.
گفتی است، نجیبه صالح زاده پیش‌تر نیز در روز هفدهم خردادماه سال ۱۳۹۵ از سوی شعبه دوم دادیاری دادگستری شهرستان سقز به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری تفهیم اتهام شده بود.
محمود صالحی از پایه‌گذاران کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری است که دوم آذرماه ۱۳۹۶ از زندان آزاد شد بود.

🔴وضعیت جسمانی شکوفه یدالهی در زندان قرچک ورامین وخیم گزارش شده است




وضعیت جسمانی شکوفه یداللهی، درویش گنابادی محبوس در زندان قرچک ورامین که در بهمن‌ماه سال گذشته از سوی نیروی‌های امنیتی توأم با ضرب و شتم شدید بازداشت‌شده بود، وخیم گزارش‌شده است به‌طوری که وی قدرت شنوایی خود را تاکنون ازدست‌داده است.




وضعیت شکوفه یداللهی درویش گنابادی که در ۳۰ بهمن ۱۳۹۶ در اتفاقات گلستان ۷ خیابان پاسداران توأم با ضرب و شتم بسیار شدید بازداشت‌شده بود وخیم گزارش‌شده است. شدت این ضربات در هنگام بازداشت وی به حدی بوده که باعث خونریزی دهان، گوش و بینی و شکافته شدن پیشانی وی گردید. علیرغم وضعیت جسمانی وخیم و تشخیص پزشک بهداری جهت انتقال فوری به بیمارستان مسئولین زندان قرچک از انتقال وی به بیمارستان خارج از زندان جلوگیری کرده‌اند.

کمیته پیگیری دراویش زندانی پیش تر اعلام کرد که شکوفه یداللهی از زنان درویش بازداشتی در حوادث گلستان هفتم که در زندان قرچک نگهداری می‌شود و از ناحیه سر و دنده‌ها دچار شکستگی شده به تجویز پزشکان بهداری زندان نیازمند پیگیری درمان در مراکز درمانی مجهز در خارج از زندان است اما مقامات یگان حفاظت زندان برای اعزامش الزام به پوشش لباس زندان و استفاده از دست‌بند را مطرح کرده‌اند که این امر به دلیل مغایرت با موازین قانونی، با مخالفت خانم یداللهی مواجه و نهایتاً اعزام و درمان وی متوقف مانده است.

وبسایت سحام‌نیوز  نیز از وضعیت وخیم شکوفه یدالهی، از دراویش زندانی خبر داده است. شکوفه یدالهی، به همراه پسرش کسری نوری و دیگر دراویش زندانی در ۳۰ بهمن سال ۱۳۹۶ در خیابان پاسداران بازداشت شد. تحصن و تجمع دراویش گنابادی مقابل کلانتری ۱۰۲ در خیابان پاسداران در اعتراض به بازداشت نعمت‌الله ریاحی، یکی از دراویش به خشونت و درگیری با ماموران انتظامی کشیده شد. در جریان این درگیری سه پلیس و یک عضو بسیج کشته و بیش از ۳۰۰ نفر از دراویش معترض، بازداشت شدند.

علاوه بر خانم یداللهی، سه پسر او، کسری، پوریا و امیر نوری نیز بازداشت شده‌اند.

در روز ۳۰ بهمن ماه دست کم ۶۰ زن از جامعه تحت تبعیض دراویش گنابادی به خاطر شرکت در تظاهراتی که پس از استفاده نیروهای امنیتی از ضرب و شتم، اسلحه گرم، ماشین‌های آب‌پاش و گاز اشک‌آور به خشونت کشانده شد، بازداشت شدند.

این زنان بعد از دستگیری به بازداشتگاه وزرا منتقل شدند و گفته‌اند که در آنجا مورد بازجویی‌های رعب‌آور، فحاشی با صدای بلند و بازرسی‌های بدنی تعرض‌آمیز توسط ماموران زن قرار گرفتند.

 ۱۰ نفر از  این زنان به بخش قرنطیه زندان شهر ری (قرچک) در نزدیکی تهران منتقل شدند و مابقی آزاد شدند. اسامی کسانی که به شهری ری منتقل شدند عبارتند از: شکوفه یدالهی، سپیده مرادی، مریم فریسانی، نازیلا نوری، سیما انتصاری، شیما انتصاری، شهناز کیانی، مریم باراکوهی، الهام احمدی و آویشا جلال‌الدین. بعد از چند روز، یک زن دیگر از دراویش گنابادی با نام صدیقه صفابخت، که ظاهرا پیشتر در زندان اوین نگهداری می‌شد، نیز به زندان شهری ری منتقل شد.

گزارش شده است که ابتدا  شکوفه یدالهی درویش گنابادی قرار بود آزاد شود اما بازپرس به خانم یداللهی اعلام کرده است«چون مادر کسری نوری هستید، شما را باید نگهداریم» و بدون رعایت قوانین، از دستور آزادی منصرف و برای وی قرار وثیقه ۱۰۰ میلیلون تومانی صادر کرده است.

عفو بین الملل نیز ماه گذشته ضمن ابراز نگرانی نسبت به وضعیت زنان دراویش، از جمهوری اسلامی ایران خواسته بود آنها را بی‌قید و شرط آزاد کند.

زندان شهر ری سابقا یک مرغداری بوده و در آنجا صدها زن محکوم به جرایم خشن، در شرایطی اسفناک که با قواعد حداقلی استاندارد رفتار با زندانیان شدیدا فاصله دارد، نگهداری می‌شوند. شکایت رایج شامل زمین‌های آلوده به لکه‌های ادرار، عدم وجود سیستم تهویه، کثیف و کم بودن تعداد سرویس‌های بهداشتی، شیوع بیماری‌های مسری، غذاهای با کیفیت پایین و گاه مملو از سنگریزه و آب شور است.

۱۳۹۷ فروردین ۳۱, جمعه

وجود بیش از ۸ میلیون بی سواد مطلق و ۱۱ میلیون کم سواد در کشور






رئیس سازمان نهضت سوادآموزی گفت که طبق نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵، در گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال بالغ بر دو میلیون و ۷۰۰ هزار نفر بی سواد شناسایی شده است که حدود ۴۰۰ هزار نفرشان را اتباع خارجی تشکیل می‌دهند. اما در مجموع در همه گروه‌های سنی هشت میلیون و ۸۰۰ هزار بی سواد مطلق و ۱۱ میلیون کم سواد در کشور داریم.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایسنا، علی باقرزاده رئیس سازمان نهضت سوادآموزی از تمرکززدایی، توسعه مشارکت‌ها و انعطاف در روش‌های سوادآموزی در سال جاری خبر داد.

علی باقرزاده، با اشاره به اتخاذ سیاست‌های سال ۹۷ در چارچوب اهداف مندرج در سند ملی ریشه کنی بی‌سوادی اظهار کرد: “در این راستا سیاست‌های اجرایی نهضت سوادآموزی را در قالب محورهای سند راهبردی و رویکردهای مدنظر تهیه کرده‌ایم”.
وی افزود: “تمرکز زدایی و کاهش تصدی گری، توسعه مشارکت‌ها و انعطاف پذیری در روش‌های سوادآموزی از رویکردهای اصلی فعالیت‌های سازمان در سال جدید است. همچنین گسترش فرصت هاییادگیری، ارتقای کیفی آموزش‌ها و تثبیت جایگاه سوادآموزی در برنامه‌های توسعه کشور از جمله اهداف استراتژیک ما در سال ۹۷ هستند”.

رئیس سازمان نهضت سوادآموزی با بیان اینکه در سال گذشته آموزش و توانمندسازی بیش از ۷۰ هزار آموزش دهنده و تهیه و تولید بیش از ۱۵۱ عنوان کتاب درسی، کمک درسی، راهنمای آموزشی و مهارت آموزی انجام شد، گفت: “تشکیل پرونده فیزیکی برای آموزش دهندگان، برنامه‌ریزی برای دوره جدیدتوانمندسازی برای آموزش دهندگان با رویکرد سواد چند گانه، جذب نیروی جدید در سازمان، پیگیری افتتاحیه و اختتامیه در طرح‌های مشارکتی آموزش اتباع، تهیه کتاب ویژه آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان، تهیه کتاب فرآیند تولید کتب ساده و کاربردی، برگزاری کارگاه‌های نقد و بررسی کتب درسی، تدوین و ابلاغ آیین‌نامه رسیدگی به تخلفات آموزش دهندگان و اجرای برنامه مدون و منسجم برای ترویج نماز و آموزش عملی آن تنها بخشی از اولویت‌های پیش رو هستند که به جد آنها را دنبال می‌کنیم”.

باقرزاده افزود: “طی سال‌های ۹۱ تا ۹۵ نرخ سوادآموزی رشد ۲.۸۵ درصدی پیدا کرد و یک میلیون و ۴۸۰ هزار نفر از آمار بی‌سوادان کاهش پیدا کرد. این در حالی است که نرخ رشد باسوادی طی سال‌های ۸۶ تا ۹۰ حدود ۰.۲ درصد بوده و متاسفانه نرخ بی‌سوادی در ۱۳ استان افزایش پیدا کرده است”.
به گفته وی، طبق نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵، در گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال بالغ بر دو میلیون و ۷۰۰ هزار نفر بی سواد شناسایی شده است که حدود ۴۰۰ هزار نفرشان را اتباع خارجی تشکیل می‌دهند. اما در مجموع در همه گروه‌های سنی هشت میلیون و ۸۰۰ هزار بی سواد مطلق و ۱۱ میلیون کم سواد در کشور داریم.

رئیس سازمان نهضت سوادآموزی افزود: “میانگین تحصیل ایرانیان هشت سال بوده و لازم است زمینه اجباری شدن تحصیلات تا پایان سال دوازدهم فراهم شود”.

اطلاعیه شماره ۹۸۷ نمایندگی اطریش در خصوص مسدود بودن مسیر ترقی برای زنان ایرانی


فقط بجرم زن بودن مسیرترقی و پیشرفت برای زن ایرانی مسدود است. 

و تمام مسیر ها به بیکاری، اعتیاد، شکست های مکرر، تنهایی، فقر، بی هدفی،احساس پوچی ، بی انگیزه گی و … منتهی می گردد، از اینرو آرزوها محدود،خط زندگی کوتاه و خودکشی بهترین گزینه برای انتخاب می گردد. 

زنان ایران خواستار حقوق خویشند ودولت جمهوری اسلامی ایران آنراغرب زده گی عنوان می کند، زیرا برای نیمه دیگر جامعه حقی قائل نیست.

حق زندگی درکنارانتخاب نوع پوشش، تساوی حقوق، مشارکت در امور اجتماعی، کشوری و لشگری، انتخاب شغل، رشته تحصیلی، عدم خشونت، دریافت حقوق مسلوی در برابر کار مساوی و.. ولی “حجاب اجباری”، در سرتاسر ایران یکی از ابتدائی ترین و گسترده ترین نقض حقوقی است که در مورد بانوان ایران اعمال می شود و در مقابل عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور برای برخورد با بدحجابان! حتی در داخل خودرو فرمان صادر میکند.

ایشان طی مصاحبه ای با خبرگزاری تسنیم میفرمایند: “کسانی که اقدام به کشف حجاب در خودرو نمایند، طبق قانون متخلفند و باید ضمن تفهیم تخلف، طبق قانون با آنان برخورد شود. امّا: 

بر اساس داده های مرکز آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران طی سالی که گذشت ۱۲زن معترض به وضعیت خود دست به خودسوزی زده اند و آخرین مورد ۱۵ فروردین سال جاری، فوریت‌های پزشکی خوزستان از خودسوزی بانوئی ۶۸ ساله در در کوی نفت اهواز خبر داد که منجر به مرگ او گردید.

طیبه سیاوشی نماینده مجلس از وجود۲هزار کودک بیوه در کشورخبر داده و نسبت به سقط جنین های مکرر برخی از این کودکان ابراز نگرانی می کند، کودکانی ۱۳ یا ۱۴ ساله که هم بیوه هستند و هم سرپرست خانوار، یعنی علاوه بر تامین معیشت خود، کودکانی هم دارند که باید مسئولیتشان را قبول و معیشتشان تامین کنند.

فعال مدنی،گلرخ ابراهیمی ایرایی، به خاطر نوشتن یک داستان که هرگز منتشر نشد به سالها زندان محکوم میشود و از روز چهارم بهمن ۹۶/ ۲۴ ژانویه ۲۰۱۸با ضرب وشتم همراه با دیگر فعال حقوق بشر آتنا دائمی به  زندان قرچک ورامین انتقال یافته و از همان زمان در اعتصاب غذا بسر میبرد، خواستۀ اونه آزادی یا  مرخصی از زندان، بلکه تنها بازگردانده شدن به زندان اوین است، گلرخ ایرانی در پی شصت روز اعتصاب غذا در زندان قرچک ورامین، به کما رفته و به بیمارستان منتقل میشود. وی تا کنون بیش از۲۰ کیلو از وزن خود را از دست داده و پیش از آن نیز چند بار دچار مشکل سلامتی شده بود. گلرخ ایرایی همسر آرش صادقی است که او نیز زندانی است

زن ایرانی نه تنها بدون حمایت قانونی پیوسته مورد انواع خشونت های جسمی، روحی، روانی و فیزیکی توسط افراد خانواده « پدر، برادر، همسر، عمو، دائی…» قرار می گیرد بلکه ماموران و نیروهای امنیتی نیز در بسیاری موارد از خشونت علیه وی دریغ ندارند، بویژه در شهرهای کوچک و روستاهای کشور، از جمله اسیدپاشی، که بیشتر علیه زنان صورت می گیرد، از اسیدپاشی‌های زنجیره‌ای« ۱۵ زن جوان» در شهر اصفهان گرفته که با S.M.Sهای «روی صورت بدحجابان اسید پاشیده می‌شود» آغاز شد و بعد از ۴ سال مجرمین آن به دلایلی هنوز دستگیر و یا محاکمه نشده اند تا آخرین مورد که هفته جاری روی دختر ۲۴ ساله ای در اتوبان پاسداران شهر تبریز انجام شد. 

تبعیض تا کی؟ ما با استناد به کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان، از  مواد ۱، ۲، ۳، ۹، ۱۸ و ۲۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز یاری می گیریم و از جامعه جهانی، سازمان ملل، اتحادیه اروپا و نهادهای بین المللی فعال در عرصه حقوق زنان می خواهیم برای رسیدگی، کاهش اینگونه اعمال ضد بشری درجمهوری اسلامی ایران و اجرای قوانین بین المللی در ایران تمامی تلاش خود را بکار گرفته اجرای قوانین حقوق بشری را در صدر گفتگوهای خود با دولتمردان ایرانی قرار دهند .

                     

 کانون دفاع ازحقوق بشر در ایران 

  نمایندگی اتریش

اطلاعیه شماره ۹۸۶ کمیته دفاع از حقوق هنر و هنرمندان در خصوص بازداشت و بی خبری از خوانندگان ایرانی


بازداشت و سه ماه بی خبری از خوانندگان ایرانی در هم صدایی با هموطنان

مثل یه تشنه تو چنگ کویر بی عبور                                      

                                                                  مثل ماهی که میوفته تو دل تنگ بلور                                     

حبس و زندان جای افرادیست که جرمی مرتکب شده اند، حتی مجرم ها هم حقوقی دارند که نباید نادیده گرفته شود،که حق داشتن وکیل یکی از آنهاست .اما در جمهوری اسلامی ایران هر شخصی برای حقوق ذاتی خود اعتراض کند،مجرم است و باید در زندان عمر خود را بگذراند و البته اگراز زندان جان سالم به در ببرد،در ادامه زندگی، حقوق بیشتری از او سلب می شود .

اعتراضات مردمی دی ماه ۹۶ نیروهای امنیتی حدود ۳۰۰۰ نفر را بازداشت و بازجویی کردند که برخی از هنرمندان هم در بین آنها بودند. اما با گذشت بیش از ۳ ماه هنوز این هنرمندان در بازداشت و شرایط نا معلوم به سر می برند .

سه فعال فرهنگی هنری که هم زمان بازداشت گردیده اند

مهرزاد اصفهان پور خواننده موسیقی پاپ و هنرمند روز یک‌شنبه ۱۰ دی ماه ۹۶ درجریان اعتراضاتسراسری در اصفهان بازداشت شد و بیش از سه ماه است که خانواده اش از او خبری ندارند.

شهریار گلوانی نویسنده، مترجم و منتقد ادبی، در منزل شخصی خود در شهرستان خوی بازداشت شد .

محمد بم، شاعر ساکن آبادان نیز در پی شرکت در تظاهرات سراسری از سوی نیروهای امنیتی، تاکنون  در بازداشت به سر می برد.

دستگیری و ناپدیدی درنبود حق اعتراض به وضعیت نا سالم کشوری 

یکی از شعارهای انتخاباتی دولت روحانی،آزاد کردن زندانیان سیاسی بود .

با گذشت حدود ۵ سال از ریاست جمهوری روحانی،آمارها نشان داده که او نه تنها به وعده خود عمل نکرده، بلکه هر روز به آمار زندانیان سیاسی افزوده می شود.پس طبیعیست که مردم ایران برای حقوق از دست رفته شان اعتراض کنند اما این اعتراضات هرگز نباید منجر به بازداشت احدی شود که در ایران با وقاحت مردم را بازداشت می کردند.

دولت جمهوری اسلامی ایران پیوسته از سوی سازمان ها و جوامع حقوق بشری به عدم پایبندی و رعایت حقوق بشر محکوم شده است، و نمونه بارز آن در دی ماه ۹۶ که به وضوح نقض مواد ۳: (حق حیات برای همه)، ۸: (رعایت حقوق انسانی توسط قانون ۹: (عدم توقیف، حبس یا تبعید غیر قانونی)، ۱۹: (آزادی بیان) و ماده ۲۰: (حق تجمع) اعلامیه جهانى حقوق بشر، دیده شد.

ما با بیان نقض حقوق اولیه ی انسانی از جمله: نقض اعلامیه جهانی حقوق بشر،

خواستار رعایت و اجرای کامل اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیون های بین المللی،

خواهان آزادی بدون قید و شرط تمامی دستگیر شدگان اخیر، زندانیان سیاسی عقیدتی شده

از سازمانها و نهادهای حقوق بشری میخواهیم، تا نسبت به وضعیت کلیه بازداشت شده گان اخیر، زندانیان سیاسی، مدنی و عقیدتی که سالهاست در سکوت و بی عدالتی محبوس شده اند اقدامات لازم را به عمل آورند.


کانون دفاع از حقوق بشر در ایران 

   کمیته دفاع از حقوق هنر و هنرمندان

۱۳۹۷ فروردین ۳۰, پنجشنبه

آب ، باد، خاک، آتش ( برای مادر بهمن ورمزیار)


دلنوشته شعله پاكروان










آب:
از امروز به هزاران مادر همیشه سوگوار پیوستی که پیش از تو ، تکه ای از قلبشان را با گردن کبود در زمین کاشته اند . از این روست که ایران دشت شقایق و لاله هاست . نمایش عفو ملوکانه که برای تو اجرا شد ، بسیاری دیگر نیز دیده اند . حتما مردی کت و شلواری به دیدارت آمده و گفته من از فلان دفتر آمده ام تا بگویم سر و صدا نکنید. کسانی واسطه شده اند تا در سکوت ، بهمن را از مرگ نجات دهند . شاید اسمش شریفی یا شریف زاده یا چیزی شبیه این باشد.  وقتی در تب و تاب نجات دخترم بودم ، یکی از این شریفی ها آمد و بذر امید را در دلم کاشت . تنها کسی که باورش نکرد ریحان بود . او ساعتها معطلمان میکرد به بهانه دیدار معاون اول و دادستان کل و وزیر و وکیل . رییسی و اژه ای و پورمحمدی و دیگران . همانها که در هیات مرگ بودند و خونهای بهترین فرزندان خورشید را ریخته بودند . حتی پشت دیوار زندان هم آمد. وقتی فریادهایم را میشنید که با صدای بلند ریحان را میخواندم ، بیخ گوشم نجوا میکرد آرام باش. محال است این اعدام صورت بگیرد . مملکت قانون دارد . پرونده در دفتر دادستان است و اصلا به اجرای احکام نرفته . اما من فقط به ریحان اعتماد داشتم که میگفت اینها دروغگوهای حرفه ای هستند . او به پدرش گفته بود که هرگز بازنخواهد گشت، با اینکه وزیر بیدادگستری ، به دروغ ، گفته بود پرونده ریحان ختم به خیر خواهد شد . قلم بدستان مزدور و مزور نیز که از گنداب دروغ و خون ، نان میخورند بر طبلهای روزنامه هایشان کوفتند که آهی مردم!  خیالتان راحت ، کشور طعم شادی و بخشش را خواهد چشید . میخواستند با ریاکاری آب بر آتش اعدام بریزند.

باد:
خواهر دردمندم!
 دروغگویان در حالی که داشتند بقول خودشان ایرادهای پرونده را برطرف میکردند و تو را غرق امید و معجزه ی زندگی دوباره ی بهمن کرده بودند ، طناب دار میبافتند و چوبه برمیافراشتند. نمیدانستی که حیات ماردوش به خون فرزندان این سرزمین وابسته است . اما امروز میدانی که باد اعدام ، بهمن را برد.

خاک:
 تو دو راه در پیش داری : یک اینکه در پیله ای که با تارهای غم فراهم میشود بخزی و تا پایان عمر ، چه کوتاه و چه بلند ، تلخکام باشی . نفست هر روز بیش از روز پیش تنگ شود . غرق شوی در دریای اندوه بی پایانی که گاه با موجی بلند از بختک شوم کابوس شبانه که در آن صحنه ی جان دادن پسرت تداعی میشود، گر بگیری و تا لبه مرگ بروی . دنیا را تمام شده بدانی و روی خورشید که هر روز به جهان سلام میکند خط بکشی و در غار تنهایی، روزهای سیاهت را بشمری . چه نازیباست اینچنین زیستن برای تو مادری که پسرت را ماشین اعدام بلعید و در خاک فرو کرد.

آتش:
 راه دومی نیز هست . اینکه یک روز وسط هفته که معمولا مردم به گورستان نمیروند، به تنهایی به مزار بهمن بروی و در تنهایی و خلوت آنچنان از نای دل فریاد بزنی که گویی میخواهی مردگان را بیدار کنی . هر چه دلت میخواهد بگو. گریه کن . خودت را روی خاک بینداز و در خیال، بهمنت را در آغوش بگیر . مثل زمانی که کودک بود و آغوشت را پر میکرد . در آخر اما با خودت پیمان ببند که دستت را در دست دیگر دادخواهان ضد اعدام گره خواهی زد . وقتی مراسم سوگواری تمام شد ، دستهایت را به زانویت بگیر و از جا برخیز . به جستجوی مادران و بازماندگان اعدام که در همدان زندگی میکنند برو و با آنها دوستی کن . قسم میخورم همه وجودت پر خواهد شد از نیرو . قسم میخورم همین مادران داغدار ، همین بازماندگان اعدام ، جای خالی همه اقوام و دوستانی که به مرور ترکت میکنند ، پر خواهند کرد . قسم میخورم چنان پیوندی بین تو و دیگر همدردانت ایجاد خواهد شد که هرگز تجربه اش نکرده ای . جمع مادرانه را در همدان ایجاد کن . مثل مادران کرج ، آمل ، نور، سنندج و دیگر شهرهای سرزمین سوخته و آفت زده مان ایران . در اولین روز بی بهمن،  تو و خانواده ات را به جنبش دادخواهی دعوت میکنم . دادخواهانی که بیشمارند . هر روز نیز به صفهایشان افزوده میشود. چرا که مارهای گرسنه فقط با خون جوانان زنده اند . چرا که هر روز صبح زود در گوشه ای از میهن، حلقه طناب ،جان جوانی را میگیرد.
مادر رنجدیده بهمن!
 دندان بر جگر پرخون فرو کن تا آتشی که از وجودت زبانه میکشد طناب و چوبه های دار را بسوزاند.

۱۳۹۷ فروردین ۲۸, سه‌شنبه

فراخوان جلسه مشترک سخنرانی اعضای کمیته دفاع از حقوق زنان و کمیته دفاع از حقوق جوان و دانشجو ۲۸ اپریل ۲۰۱۸


من حجابم, نه حجاب تن آزاده ی خود

               من حجاب تن یغما زده و خواب توام

                         پشت این پرده ی پوسیده تو در خوابی ومن با همین زلفک ممنوعه ی خود

                                                                                   نردبانی به بلندای سحر میبافم تا بر آرم خورشید

کمیته های دفاع از حقوق “زنان” و “جوان و دانشجو” مشترکاً برگزار میکنند

سخنرانی، پرسش و پاسخ، بحث و گفتگو

سخنرانان و موضوع سخنرانی آنها:

عباس قهرمانی :

گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق جوان و دانشجو در ماه گذشته

مهران فاضل زاده : 

گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق زنان در ماه گذشته

ساناز سالاری: 

بررسی کنوانسیون عدم تبعیض در آموزش و پرورش (مصوب ۱۹۶۷ یونسکو)

پوریا نخبه زعیم:

وضعیت زندانیان سیاسی

فاطمه ورمزیار :

 چرائی اعتصاب غذای زنان زندانی در ایران

فرداد عسکری :

بررسی اطلاعیه ۹۷۷

بحث آزاد:

چرائی فراموشی در جامعه ایران

تاریخ جلسهشنبه۲۸  آپریل ۲۰۱۸ ساعت ۱۸:۰۰ به وقت اروپای مرکزی

محل برگزاری: فضای مجازی پالتالک،اتاق کمیته زنان کانون

Paltalk:

Social Issues and Politics

Human Rights

Kanoon Defa az Hoghogh Bashar dar Iran Komiteh Zanan

مسول جلسه: معصومه توکلی            منشی جلسه: علی هژبری

ادمینها: شایسته علی گلزار، دلارام دره شوری ؛ معصومه توکلی و احمد هاشمی نژاد /     صدابردار : بابک میری


کانون دفاع ازحقوق بشر در ایران

کمیته های دفاع از حقوق “زنان” و “جوان و دانشجو”

۱۳۹۷ فروردین ۲۶, یکشنبه

بیشترین موارد کودک آزاری توسط افراد خانواده رخ می‌دهد


 با توجه به اینکه بر اساس آمار ۴۲ درصد از موارد کودک آزاری توسط والدین و اعضای اصلی خانواده رخ می‌دهد، طیبه سیاوشی نماینده مردم تهران در مجلس عنوان کرد که “اگر لایحه حمایت از حقوق کودک و نوجوان به تصویب برسد، می‌توان این را انتظار داشت که اگر بچه‌ای مورد ضرب و شتم پدر و مادر قرار گرفت یک یا دو ماه از خانواده گرفته شود. اما بسیاری از نمایندگان معتقدند که پدر و مادر بد بهتر از سازمان بهزیستی است!”
 بر اساس آمار بیشترین موارد کودک‌آزاری یعنی ۴۲ درصد توسط افراد خانواده رخ می‌دهد و حدود ۳۹ درصد از کودک آزاری‌ها نیز در محیطی خارج از خانواده رقم خورده است؛ یعنی عامل حدود ۴۲ درصد از کودک‌آزاری‌ها والدین و اعضای اصلی خانواده است.
هفت ساله است. جثه‌ای کوچک‌تر از جثه معمول یک کودک هفت ساله دارد و در نقاطی از آن آثار کبودی و ضرب و جرح به وضوح مشاهده می‌شود. حرف نمی‌زند و ترسیده است و این ترس زمانی که پدرش را می‌بیند به هراسی تبدیل می‌شود که موجب گریه‌های بی‌امان می‌شود؛ موضوع زمانی عجیب می‌شود که برای ادامه درمان نیاز به اجازه پدر است، مددکار حاضر در بیمارستان می‌گوید که دلیل زخم‌های کودک‌‌ همان کسی است که باید برگه اجازه ادامه درمان و جراحی را امضا کند و در ‌‌نهایت نیز کودک به‌‌ همان کسی سپرده می‌شود که او را آزار داده است؛ این داستان کودک سیستان و بلوچستانی است که توسط پدر ضرب و جرح می‌شود، مادر او را به بیمارستان می‌برد و کودک در حالی که بی‌هوش است، رضایت پدر آزارگر را برای درمان نیاز دارد و در نهایت قانون اجازه می‌دهد، کودک آزار دیده به دست همین پدر سپرده شود.

طیبه سیاوشی (نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی) در این رابطه گفت: “مساله مهم، ولایت مطلقه‌ی پدر و جد پدری است که بر مبنای فرهنگ و عرف در جامعه وجود دارد و به هیچ وجه نیز حذف ‌شدنی نیست”.

وی با اشاره به بررسی لایحه‌ی حمایت از کودکان و نوجوانان تصریح کرد: “در بررسی این لایحهٔ با ماده قانونی که به سازمان بهزیستی این اجازه را می‌داد، در صورتی که بچه آزار دیده باشد، در حمایت این سازمان قرار بگیرد مخالفت شد و اعضا معتقد بودند پدر و مادر بد بهتر از سازمان بهزیستی است!”

سیاوشی تاکید کرد که هنوز چتر حمایتی در کشور ما به آن شدت نیست که بتواند این بچه‌ها را تحت‌حمایت خود به شکل مناسب قرار بدهد و به‌رغم تلاش‌هایی که سازمان بهزیستی کرده است؛ اما متاسفانه به‌دلیل نبود امکانات لازم نتوانست این جمعیت از کودکان را که اکنون مشکل دارند؛ تحت‌پوشش قرار بدهد چه برسد به اینکه این قانون نیز به تصویب برسد.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در ادامه گفت: “اگر لایحه حمایت از حقوق کودک و نوجوان به تصویب برسد؛ می‌توان این را انتظار داشت که اگر بچه‌ای مورد ضرب و شتم پدر و مادر قرار گرفت یک یا دو ماه از خانواده‌ گرفته شود. مساله این است که در کشور اصطلاح چهاردیواری وجود دارد؛ به طور مثال بچه‌ها در خانه ضرب و شتم می‌شوند و حتی مورد آزار پدری که معتاد به شیشه است قرار می‌گیرند، ولی کسی ورود نمی‌کند به این دلیل که می‌گویند پدر و مادرش هستند”.
سیاوشی تاکید می‌کند که به هر حال هنوز آن زیرساخت‌هایی را که برای اجرایی شدن قوانین در رابطه با کودکان لازم است وجود ندارد؛ اما در هر صورت این قوانین به‌ تصویب خواهد رسید؛ اما با امکانات و فرصت‌ها فاصله داریم.
وی با بیان اینکه امیدواریم قانون بتواند در این زمینه راهگشا باشد، گفت: “شاید تا حدودی با نظارتی که طی همین مدت کوتاه در آینده خواهیم داشت، بتوانیم یک سری مسائل را حل و فصل کنیم”.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس با اشاره به لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان بیان داشت: “در ماده ۹ لایحهٔ حمایت از کودکان و نوجوانان به‌طور مفصل اما کلی در مورد اینکه چنانچه پدر و مادر نسبت به فرزندشان دچار بزه شوند، جرم انگاری شده است و به طور مثال در مورد اینکه بچه تا چه حدی مورد ضرب و شتم قرار گرفته، درصد‌ها تعیین شده است و همچنین در رابطه با اینکه بچه اگر دچار مشکل عضو بشود و پدر این بزه را انجام داده باشد نیز جرم‌انگاری شده و متناسب با آن سه یا شش ماه یا ‌حتی یک سال نیز مجازات در نظر گرفته شده است”.
وی خاطرنشان کرد: “برخی نمایندگان با این هم مخالفت می‌کنند و این مساله را مطرح می‌کنند که اغلب کودک آزاری‌ها در خانواده‌های فقیر رخ می‌دهد و این پدران اگر یک سال به زندان بروند خانواده محروم‌تر و فقیر‌تر می‌شوند”.
وی در ادامه گفت: “متاسفانه بد‌ترین و دردناک‌ترین قسمت این است که دختران و حتی پسرانی هستند که در خانواده‌ها مورد آزار جنسی قرار می‌گیرند، در واقع وقتی شما می‌خواهید، این کودکان را تحت حمایت قرار بدهید و پدر، مادر و یا حتی اقوامی که به این بچه آزار رساندند را از این‌ها دور کنید؛ از امکانات حمایتی لازم برخوردار نیستید”.

سیاوشی با ابراز امیدواری از اینکه نقش پررنگ‌تری در لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان به NGO‌ها داده شود، گفت: “NGO‌ها می‌توانند در دادگاه‌ها به‌عنوان شاهد حضور داشته باشند، این یک پیشرفت بزرگ است، اما باید نقش پررنگ‌تری را به NGO‌ها بدهند، چون خود سازمان بهزیستی هم آن‌ها را به‌ عنوان شرکای اجتماعی‌‌اش پذیرفته است و این یک گام اساسی رو به جلو است”.

وی در ادامه گفت: “سازمان بهزیستی به‌ تنهایی نمی‌تواند؛ فضای وسیعی را که دچار آسیب‌های اجتماعی از خشونت علیه زنان تا خشونت علیه کودکان است را مدیریت کند و واقعا نیازمند این است که این تشکل‌های مردم‌نهاد را در کنار خود داشته باشند که بتواند به کودکان و زنان کمک کنند. در بسیاری از پنل‌ها، همایش‌ها و سمینارهایی هم که برگزار شد، سازمان بهزیستی و NGO‌ها با هم حضور داشتند و این یعنی نقش آن‌ها در کنار هم پذیرفته شده است”.

۱۳۹۷ فروردین ۲۵, شنبه

نیروی معترض و نیروی سرکوب؛ کدامیک بیش تر تجربه انباشت می کند؟

 رضا علیجانی 

 در دی ماه ۹۶ جوانان و میانسالان جان به لب رسیده کم در آمدی در حدود صد شهر در نقاط مختلف کشور به صحنه آمدند و اعتراضات اقتصادی و اجتماعی خویش را به کلیت ساختار قدرت پیوند زدند.
رضا علیجانی
این اعتراضات در ابتدا با خام اندیشی و تحریک مخالفان سرسخت دولت در مشهد استارت زده شد تا شاید با تحت فشار قرار دادن دولت آن را مجبور به پرداخت بدهی موسسات مالی کنند که بدهکاران شان از مدت ها پیش به اعتراض در کف خیابان های کشور بودند و بدین طریق دولت را تیغ بزنند و بدهی افراد مشکوک و ناشناسی که پشت این موسسات هستند، از جیب دولت(و در واقع ملت) بپردازند (و البته در نهایت هم موفق شدند!). آن ها شاید اهداف بالاتری نیز علیه دولت داشتد. اما این ماجراجویی ابلهانه به سرعت آتش در خرمن نارضایتی اقشار کم درآمد در جای جای میهن زد و آه در سینه  مانده طول سالیان آن ها را، به فریادی رسا و تند تبدیل کرد.
عکس العمل حکومت در ابتدا بهت بود. جدا از این که می دانست استارت اولیه اش را خودی ها زده اند، اما مسئله مهم تر این بود که کسانی به خیابان آمده بودند که تاکنون پایگاه رای و صف مشروعیت بخش خویش می دانست و در برابر جریان اصلاح طلب درون خود آن ها را به رخ  می کشید که محرومان اند و در دفاع از انقلاب (اسم مستعار جریان ولایی) و دفاع از کشور تا پای جان ایستاده اند و همانند پایگاه  رقیب، شمال شهری های مرفه بی درد نیستند. سیلی واقعیت در ابتدای اوج گیری اعتراضات اما خیلی سخت بود.
از دهه های پیش همیشه گفته می شد این انقلاب، انقلاب محرومان و مستضعفان و پابرهنگان است و یک موی آنان به هزاران تن از کاخ نشینان می ارزد. مستضعف پناهی و شعار از عدالت و محرومیت زدایی، جدا از این که از اهداف انقلاب بود از شعارها و ابزارهای جریان راست ولایی در برابر شعار آزادی و دموکراسی بود که جریان رقیب پرچم خویش کرده بود. حالا گویی آتش در درون خیمه خودش افتاده بود.
و نیز؛ در طول سالیان اخیر و در جریان مشروعیت سازی برای حکومت و تربیت نیروی پا به رکاب برای حفظ قدرت در پایگاه های مختلف بسیج و دیگر انواع نیروهای لباس شخصی که بتوان آن ها را در هر زمان که لازم شد چماق به دست به خیابان کشاند و علیه مخالفان به کار گرفت نیز سال ها و سالهاست که محور تبلیغات بر آمریکا ستیزی از یک سو و محروم و مظلوم ستایی از سوی دیگر استوار بوده است. حال همان محرومان و مظلومان سر به عصیان و اعتراض برداشته بودند.
به همین دلیل اعتراض پایگاه رای و اقشار کم درآمدی که به زعم حکومت جمعیت راهپیمایی های مشروعیت بخش قدرت اند، در ابتدا همدلی هایی را نیز در بخش دیگری از اتکای اجتماعی جریان ولایی یعنی همان نیروهای شبه نظامی نیز بر می انگیخت. روحانیون حکومتی و ائمه جمعه نیز که سال ها بر همین ساز نواخته بودند هم دچار گیجی شده بودند. آن ها نیز یا صادقانه و یا به مصلحت و برای نیش زدن به دولت با جمعیت معترض به مشکلات و فشارهای اقتصادی همراهی ها و همدلی هایی نشان دادند. اما به تدریج شکل و روند مسائل رنگ دیگری به خود گرفت.
از محافل رسانه ای در تهران شنیده می شد که مسئولیت برخورد و مدیریت اعتراضات بر عهده دولت قرار داده شده و دولت نیز به نیروی انتظامی دستور مدیریت و تاحد امکان مدا را داده است.
در همین امتداد شنیده می شد که در شورای عالی امنیت ملی نیز تقاضای دخالت سپاه پذیرفته نشده و ابراز گردیده که دولت و نیروی انتظامی خود مسئله را مدیریت خواهند کرد. البته شنیده برعکسی نیز در محافل مطبوعاتی مطرح بود که سپاه نیز خود اشتیاقی برای ورود نداشته است؛ چرا که نمی خواسته بیش از این حیثیتش در انظار عمومی لکه دار شود. این شنیده ها غیرقابل ارزیابی هستند.
به هر روی بعد از مدت کوتاهی شعارها تندتر و رفتارها نیز رادیکال تر شد. این امر باعث می شد که ابراز همدلی ها کمتر و محتاطانه تر شود و نحوه برخوردها نیز آشکارتر و خشن تر.
نکته مهم دیگری که هم در نحوه انجام تظاهرات ها و هم در نحوه برخورد با آن ها موثر بود، این بود که بسیاری از این تجمعات اعتراضی در شهرستان ها و به خصوص شهرستان های کوچک برگزار می شد که بسیاری افراد از هر دو سوی ماجرا همدیگر را می شناسند. همین امر باعث می شد ریسک و خطر امنیتی حضور در تجمعات بالاتر باشد در نتیجه افراد جان به کف تر کم تری حاضر به حضور باشند و هم چنین سرکوبگران نیز راحت تر توسط  ناظران در صحنه قابل شاسایی هستند.
در این جا باید عنصر دیگری را هم به این مجموعه افزود و آن این که ساختار قدرت و به خصوص بخش امنیتی آن از سرکوب جنبش سبز نیز “تجربیاتی” اندوخته بود. حال بر اساس همین تجربیات سعی می کرد نحوه برخورد و سرکوبش “پیچیده تر” از قبل باشد؛ به نحوی که کم تر از آن هنگام که ناگهان غافلگیر شده بود، به چشم بیاید و شکار دوربین ها شود که می تواند بازتاب و انعکاس بین المللی و حقوق بشری وسیعی بیابد.
این در حالی بود که سپاه و بسیج از قبل انتظار  اعتراضات و شورش های اقتصادی را داشتند. هر چند نه به این سرعت و وسعت. ده روزی قبل از شروع اعتراضات، سپاه اعلام کرد بنا بر طرحی جدید می خواهد برای ایجاد امنیت در شهرها ورود کند. وزارت کشور البته اعلام نمود در این باره خواسته ای از سپاه نداشته است. هم چنین بسیج اعلام کرد طبق طرحی می خواهد گشت های محلات را  سازماندهی کند. در همان موقع در مصاحبه ای با رادیو فردا مطرح کردم که این دو طرح مکمل یکدیگر و برای برخورد با اعتراضات احتمالی اقتصادی است.
خاتمه
حال با کنار هم قرار دادن این چند نکته می توان نحوه برخورد با اعتراضات دی ماه را بررسی نمود:
– عدالت طلبی و مستضعف پناهی بخشی از شعارهای انقلاب علیه حکومت پیشین بوده است.
– اقشار کم در آمد از نظر بخش ولایی حکومت تکیه گاه اصلی اجتماعی و پایگاه رای شان را تشکیل می دهد.
– شعار عدالت با رویکردی عمدتاً فریبکارانه و پوپولیستی توسط این جناح در برابر شعار آزادی و دموکراسی جریان مقابل (اصلاحی-اعتدالی) مطرح شده است.
– یکی از شعارهای هویت بخش به جریان ولایی که نیروهای تحت امر و خیابانی اش را با آن تربیت و آماده برخورد با طبقه متوسط فرهنگی آزادی – دموکراسی خواه می کند همانا دلسوزی برای فقرا و محرومان (به موازات دشمن ستیزی) است.
– سرکوب جنبش سبز علیرغم این که توانست پس از هشت ماه حضور خیابانی مستمر آن را مهار کند اما به قیمت حیثیتی گزاف داخلی و بین المللی برای قدرت مستقر تمام شد که باید در هر رویداد جدیدی این تجربه را نیز در نظر گرفت.
براساس این مجموعه نکات بود که حکومت سعی کرد با مدارا و مدیریت و البته پیچیدگی بیش تری با این اعتراضات برخورد کند. اما سیر شتابان اعتراضات و تندتر شدن شعارها و بعضاً رفتارها، آستانه تحمل بسیار پایین بخش امنیتی را نیز تحریک می کرد. این نیروی خو کرده به سرکوب و رفتارهای لومپنی با همه این هشدار و انذارها و احتیاط ها اما ظرف کمتر از دو هفته جان بیش از ۲۵ نفر را در خیابان گرفت. آن گاه نیز شاهد سرکوب شدید نفر به نفر در پشت صحنه دور از انظار عمومی یعنی در محبس ها و بازداشت گاه ها بودیم و هستیم که نقطه چینی از مرگ های اعلام و آشکار شده و نشده را به دنبال داشت که در بعضی موارد نیز سعی شد شکل خودکشی بدان داده شود. اما با تکرار این واژه افکار عمومی نیز در این باره عکس العمل تند و طنزآلود به خود گرفت و حکومت و بخش امنیتی چند پاره و چند لایه اش را مجبور به پنهانکاری بیش تر کرد.
امید است که تجربیات موج اعتراضات دی ماه مردم جان به لب رسیده همان گونه که برای بخش امنیتی سرکوبگر حاوی درس هایی است، برای مردم و به خصوص فعالان مدنی و سیاسی نیز به انباشتی از تجربیات تبدیل شود و راه به سوی آینده ایرانی آزاد و آباد و مستقل بگشاید.